ازدواج کردم با مردی ک اصلا ذره ای محبت نمی دونه و بلد نیست
منو از خانواده ام جدا کرده آورده شهرستان ن میزاره برم سرکار همش تو خونم
امشب گفتم شب اومدی خونه باهم فیلم ببینیم گوشی بزار کنار سرت تو اینستا نباشه
میگه ب تو ربطی ندارع دوست دارم
میگه خودتم سرت تو گوشی من چیزی میگم
دیگه واقعا بدم میاد ازش
آلان سرش تو کوشیشع منم تی وی خاموش کردم اومدم بخوابم ب اونم کاری ندارم حرفیم نزدم بش