2777
2789
عنوان

کسی می تونه ی ف ال واسم بگیره

| مشاهده متن کامل بحث + 324 بازدید | 55 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

میخواین ی چی بگم و بهتون ادرس بدم تا دلتون اروم بگیره حالا ک همه تون هستید و فک کنم اکثرا گرفتاری و دغدغه و اینا دارین ب نظرم بهتر از استخاره باشع اگ‌ موافق بودین بهم بگید تا بگم

میخواین ی چی بگم و بهتون ادرس بدم تا دلتون اروم بگیره حالا ک همه تون هستید و فک کنم اکثرا گرفتاری و ...

عزیزم من برا دخترم میخوام بیمار هست فقط معجزه خداخوبش میکنه ببخشی  مزاحم شما شدم 


خدای مهربونم همیشه تو زندگی دستمو گرفتی ورهام نکردی همیشه بهترین ها رو بهم دادی بهترین شعل همسر پخونهخانواده بچه دوستان وهمکارلن حتی تو فضای مجازی مهربونترین ادم ها رو سر رهم قرار دادی خدایا میدونم دخترم به لطف خودت خوب میشه راه میوفته حرف میزنه هیچ جیز غیر ممکن برای خدا وجود نداره میدونم نا امیدم نمیکنی 
میخواین ی چی بگم و بهتون ادرس بدم تا دلتون اروم بگیره حالا ک همه تون هستید و فک کنم اکثرا گرفتاری و ...

عزیزم من زهرام میخوام بدونم کی باردار مبشم چند نا بچه میارم خیلی ناامیدم و خستم 😔

یه روزی با لبخند به خدا میگم : این بیشتر  از اون چیزی بود که میخواستم 🤍✨

ما ی وامی با هزار ذلت برداشته بودیم بابت ازدواج خواهرمون  در عوضش خونمون رهن بانک بود بعد مدتی با گرفتاریهایی ک پیش اومد قادر نشدیم بدیم بانک هم شکایت کرد و خونمون و گذاشتن مزایده بهمون وقت دادن تا فلان روز باید تخلیه کنید به همه رو انداختم ب تما خیرها و مؤسسه ها و امام جمعه و .... از هیچکدوم دری ب رومون باز نشد حتی ی عده شون بهم پیشنهاد رابطه در عوض کمک دادن بد دلم شکست هر روز نا امید برگشتم تا نشد و شب شد فردا هم ک مینداختن از خونه بیرون،تو خونه هر کدوممون رفتیم جامون ولی من میدونستم ک مامانم زیر پتو گریه میکنن صدای هق هقشون و میشنیدم منم پتو رو با دندونم گاز گرفته بودم تا صدای گریه مو نشنون همون تو دلم ب خدا و حضرت فاطمه س گفتم آبرو داری کنید با این حال خوابم برده بود تا اینکه چشامو باز کردم صب شده بود ترسیدم ک الان میان و میندازن بیرون تو همین حال گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود بر نداشتم برا بار دوم ک تماس گرفت برداشتم ی خانم بود گفتم بله گف من میخواستم برم حج ولی ب دلم شد ک ی شماره بگیرم هر کی شد و مشکل داشت با ارائه ی مدرک بش کمک کنم تا اینو گف زدم زیر گریه گوشی رو دادم مامانم حرف زدن و دو تاشونم گریه کردن ایشونم پول و همون روز به حساب ریختن،هر چقد گفتیم آدرس بدین تا بیایم گف بعدا میدم ک خطش خاموش شد برا همیشه،هر جا هستن سرشون سلامت😭😭

ما ی وامی با هزار ذلت برداشته بودیم بابت ازدواج خواهرمون  در عوضش خونمون رهن بانک بود بعد مدتی ...

چه قشنگ 😢😢

ان شالله از این معجزه های قشنگ واسه همه دوستان و نیازمندا و گرفتارا اتفاق بیفته و حضرت فاطمه دعاگوی هممون باشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز