درکت میکنم منم دوتا سقط داشتم خیلی درد و سختی کشیدم که برای بار سوم باردار شدم سه سال پیش نذر کردم اگر تو اون ماه باردار بشم و پسر شد اسمشو بزارم حسین
امام حسین پسرم رو همون ماه بهم هدیه داد.
دوستم بچه ی ۱۰روزش کرونا گرفت ۹۹درصد ریه اش درگیر شده بود و تمام دکترا قطع امید کردن بهش گفتم اسمشو عوض کن بزار حسین بهت قول میدم خوب میشه فرداش بهم خبر داد بچمو امام حسین شفا داد همه دکترا اومدن بالا سرش میگن معجزه شده.....
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دعا بی استجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
درکت میکنم منم اولین بارداری بچه مرده بود تو شکمم ایام عید بود همسرم گفت دکتر،خوب تو بیمارستان نیست بزار،بعد ۱۳ میریم بیمارستان خلاصه روز۱۳ گفتم دارو گرفتم خودم سقط ش کردم تنهای تنها چه دردی،کشیدم ۵ ماهش بود خیلی سخت و بود تنهای، و ترس،و درد،و امیدی که به بچه بسته بودم خیلی خیلی سخت بود دلم نمی اومد ولی،گفتن زیاد بمونه تو شکم عوازص،داره همش میگم شاید دوباره،زنده شد میفهمم ت منم تنها بودم وقتی،سقط،کردم به خواهرم زنگ زدم گفتم وحشتناک بود بعد اونم باز،سقط،داشتم واقعیت دیگه امیدی نداشتم اما الان یه گل پسر ۸ ساله دارم
خدا بهت صبر بده عزیزم تو خودت نریز بلاخره که میفهممن راحت گریه کن اینجوری مریض میشی حق داری عزیزم ان شاء الله به حق این شب عزیز که به گفته پیامبر دعا برآورده میشه از خدا میخواهم بهت صبر بده و هرچه زودتر به نی نی سالم دوباره بیاد تو دلت عزیزم
عزیز دلم خسته نشو
خدا هست
اینو بدون تو تنها نیستی که اینهمه سختی میکشی.
من بچه ی کوچیکم داره شیمی درمانی میشه و خداشاهده توی بیمارستان کسانی رو دیدم که خیلی شرایطشون سختتر و وحشتناکتر از شما بود.
یه نفر بهم یه چیزی گفت که میگفت خودش نتیجه گرفته. میگفت درد و مشکل خیلی بزرگی داشتم و بشدددت بیتاب بودم. انواع نذرها و چله ها هیچکدوم برام جواب نداده بودن. میگفت رو به قبله نشستم و شروع کردم بلند بلند گریه کردن و صحبت و درد و دل با امام زمان.
میگفت به امام زمان گفتم من اگر امامم حاضر بود مثلا زمان امام صادق بودم الان میرفتم دم خونش؟ حالا که شما غایبی کجا بیام؟ جز شما کیو دارم؟ کی پناهمه و اماممه؟
میگفت خیلی گریه کردم و از ته دلم خدا و امام زمان رو صدا زدم و براش نامه نوشتم و تمام مشکلاتم رو براش نوشتم و زار زدم بعد هم نامه رو لای قرآن گذاشتم.
بعد چله ی شهدا گرفتم. یعنی هر شب تا چهل شب برای یک شهید که اسمشو مینوشتم صد تا صلوات میفرستادم و از طرف اون شهید هدیه میکردم به امام زمان
میگفت به یک ماه نشد بخدا که حاجتم کااامل برطرف شد. میگفت من سه سال تماااام مشکلم حل نمیشد ولی با این کار حتی وسط چله ام هم نرسیده بودم که مشکلم حل شد.
حالا تو هم امتحان کن
ببین ما هیییچ راهی از روی زمین نداریم. همه چی دست خداست. فقط از آسمونیها بخواه و اینم بدون این سختیها توی قیامت دستت رو میگیره ولی مطططمئن باش سختی نمیمونه. فقط امام زمان رو صدا کن
از ته دلم دعات کردم عزیزم
حتما حکمتی درش هست صبر کن امیدت رو ازدست نده منم سقط داشتم البته برا من نازایی ثانویه بود یه پسر داشتم ولی دومی باردار نمیشدم سخت حامله میشدم بعد پنج شش سال اقدام حامله شدم دوسال پشت سر هم سقط شدن تو همون هفته های اولیه قبول دارم خیلی خیلی سخت هست مخصوص جواب دادن به حرف و حدیث اطرافیان همه آزمایشا هم سالم بود ولی خیلی امید وار بودم چون میدونستم خدا برام بهترینا رو میخواد و میگفتم حتما یه روز باردار میشم باز حالا شاید یخورده دیرتر ویه روز خدا سورپرایزم کرد بعد ده سال که دیگه اصلا بهش فکر نمیکردم حالا پسرم نزدیک ۱۸ سالش و دخترم ۱۰ ماهش انشالله خدا به وقتش دامنتو سبز میکنه امیدت به خدا باشه گلم قطعا برات بهترینا رو میخواد
برای منم ایست قلبی کرد انقدر استرس بهم دادن
همش سر نماز قبل سقط دعا میکردم منو ببخش با استرس از بین بردمت
من بعد ۱ سال ۶ ماه باردار شدم
با کلی دارو و امپول و ای یو ای منفی ک رفتم برای ای وی اف متوجه شدن همسرم واریکوسل داره عمل کرد ولی نموند برام
شب وفات حضرت زهرا س رفتم سونو گفتن قلبش ایستاده
دلم هوس غذا میکرد ولی طفلم از بین رفته بود فقط گریه و گریه
الانم برای دردی که میکشی اشک کی میریزی خداشاهده که گریه م گرفت
خدا بزرگه
حرفی که دیگران ب من زدن بهت میگم
مادر ی فرشته بهشتی هستی💚
