عزیز دلم خسته نشو
خدا هست
اینو بدون تو تنها نیستی که اینهمه سختی میکشی.
من بچه ی کوچیکم داره شیمی درمانی میشه و خداشاهده توی بیمارستان کسانی رو دیدم که خیلی شرایطشون سختتر و وحشتناکتر از شما بود.
یه نفر بهم یه چیزی گفت که میگفت خودش نتیجه گرفته. میگفت درد و مشکل خیلی بزرگی داشتم و بشدددت بیتاب بودم. انواع نذرها و چله ها هیچکدوم برام جواب نداده بودن. میگفت رو به قبله نشستم و شروع کردم بلند بلند گریه کردن و صحبت و درد و دل با امام زمان.
میگفت به امام زمان گفتم من اگر امامم حاضر بود مثلا زمان امام صادق بودم الان میرفتم دم خونش؟ حالا که شما غایبی کجا بیام؟ جز شما کیو دارم؟ کی پناهمه و اماممه؟
میگفت خیلی گریه کردم و از ته دلم خدا و امام زمان رو صدا زدم و براش نامه نوشتم و تمام مشکلاتم رو براش نوشتم و زار زدم بعد هم نامه رو لای قرآن گذاشتم.
بعد چله ی شهدا گرفتم. یعنی هر شب تا چهل شب برای یک شهید که اسمشو مینوشتم صد تا صلوات میفرستادم و از طرف اون شهید هدیه میکردم به امام زمان
میگفت به یک ماه نشد بخدا که حاجتم کااامل برطرف شد. میگفت من سه سال تماااام مشکلم حل نمیشد ولی با این کار حتی وسط چله ام هم نرسیده بودم که مشکلم حل شد.
حالا تو هم امتحان کن
ببین ما هیییچ راهی از روی زمین نداریم. همه چی دست خداست. فقط از آسمونیها بخواه و اینم بدون این سختیها توی قیامت دستت رو میگیره ولی مطططمئن باش سختی نمیمونه. فقط امام زمان رو صدا کن
از ته دلم دعات کردم عزیزم