دلمان مملو از شادی است و بعضی ها به شدت رفته اند و من خیلی مانده ام،مانده ام روی تخت کنار بخاری خاموش و بسیار کوئیز استاتیک دارم.مغزم زمستان است و هوا تابستان و تقویم بهار.اگر چه ممکن است کمی صفر بگیرم،اما آنقدرها هم بی سواد نیستم که صفر بگیرم.شکرش؛یکی را میگیرد و دو تا دو تا میدهد.خیلی مخلصیم.یعنی نه خیلی خیلی هم اما سعی میکنیم از این پس باشیم.
مخلص را میگویم...
با هوس عاشق آن چشمه ی نوريم هنوز/وای و صد وای کزین مرحله دوريم هنوز/ديگران رهسپر ثابت و سياره شدند/ما بر این خاک سیه مست غروريم هنوز/نه کمال از دگران دیده نه نقصان در خويش/ای زمان آينه بگذار که کوریم هنوز/زنده کش بوده و با مرده پرستي شاديم/این گواهي است که ما طالب گوريم هنوز/تکیه بر کار پدر کرده و بيكاره شديم/خرم از فاتحه ی اهل قبوريم هنوز/دوزخي تا نبوَد سوی عبادت نرويم/چه توان کرد که ما عاشق زوريم هنوز/راحت خويشتن از دست قضا ميجوييم/تشنه لب بر سر اين بركه ی شوريم هنوز "معینی کرمانشاهی"
خوشم نیومد همشو کشیدم همسرم و پسرم خوردن، میخوام زنگ بزنم یه نفر بیاد پیشمشام درست کنم بهم بچسبه، تو این شهر غریبم هیچکس از خانواده خودم و همسرم پیشمون نیستن
هموقتی با پسرکم بازی میکنم بهش میگم چق چق چق ، شوشولی شوشولی پسرکم قهقه میزنه چقد راحت میخنده به این کلمات بی معنی ... حالا بعد از مدت ها دومی تو راهه آرزو میکنم هر چی صلاحه همون بشه، آرزو میکنم همه اونایی که دوست دارن زودتر بچهشونو بغل کنن