2737
2739
عنوان

اسمش یادم رفته دارم خل میشم

| مشاهده متن کامل بحث + 297960 بازدید | 561 پست

سلام من یه رمان خییلی وقت پیش خونده بودم الان اسمشو یادم نمیاد فقط داستانش اینجوری بود که دختره با مادربزرگش زندگی میکنه بعد اسم پسره نمیدونم چیه اما فامیلش آریاست چون میخواسته از دختره انتقام بگیره به بهانه عشق دختره رو صیغه میکنه بعد یه روز دختره تو خونه پسره بوده اومده بوده که خبر حاملگیشو بده میفهمه که پسره بهش دروغ گفته حتی اسمشم نگفته و دختره فک میکرده اسمش آریاست بعد دختره میذاره میره پسره هم نمیدونه که دختره حاملس دختره میره پیش یه حاج خانون و آقایی خونه اجاره میکنه اونا فک میکنن دختره خرابه که حاملست و شوهر نداره اما دختره همه چیو بهشون میگه بعدش یه روز که دختره به دخترش تو فروشگاه بودن پسره رو میبینه پسره میاد جلو اما دختره فرار میکنه پسره هم تعقیبش میکنه به زور میاد دختره رو میبینه بعد پستونک بچه هه رو برمیداره میبره آزمایش ژنتیک میفهمه بچه خودشه بهدشم که دل دختره رو بدست میاره

هووووووف

اسم رمانشو میدونین؟تورو خدابهم بگیییییین😢

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

سلام من یه رمان خونده بودم که دختره وقتی از دانشگاه برمیگرده میبینه باباش خودشو دار زده و بعد از اون با دوست باباش زندگی میکنه و بعد چند وقت ازدواج میکنن و بخاطر شوعرش که اسمش محمده و سنش بالاس تو یه شرکت حسابدار میشه و وقتی یه پول زیاد از شرکت کم میشه رئیس شرکت دختررو میدزده و بهش تجاوز میکنه و ..... شما میدونین اسم رمان چیه نمیتونم پیداش کنم🙁🙁🙁

2731

سلام

یه رمانی بود پدر دختره داخل مغازه پدر پسره کار میکرد فکر کنم طلا فروشی بود بعد پسره و دختره به اجبار باهم ازدواج کرده بعد فهمیدن پسره سرطان داره برای همین مادر پسره این دختره رو برای پسرش گرفته پسره عمل می‌کنه بعد روز عملش انگار تولدش هم هست دختره تا پسره درمیاد داخل اتاقش رو تزیین می‌کنه آخر داستان دختره به پسره شک می‌کنه و میره اون موقع دختره حامله بوده بعد پسره دختره رو برمیگردونه و دختره می‌فهمه اشتباه کرده بعد پسره با دختره سرد میشه آخر داستان هم خوشه راستی دختره بخاطر پسره که کچل کرده بوده برای عملش اونم کچل می‌کنه یه جای داستانم که پسره می‌فهمه سرطان داره می‌ره امام زاده بعد کسی هم نمیدونه پسره کجاست  بعد دختره زنگ میزنه به پسره یه صدایی میاد که میگه خانم ها لطفاً حجاب رو در محیط امام زاده رعایت کنید بعد دختره از خواهر پسره می‌پرسه که پسره به امام زاده ای علاقه داره بعد خواهرش میگه آره و آدرسش رو میده به دختره و باهم میرم دنبال پسره و پیداش میکنن.ببخشید طولانی شد

کسی اسم رمان رو می‌دونه ممنونتون میشم اگه بگید.

سلام من یه رمان خونده بودم که دختره وقتی از دانشگاه برمیگرده میبینه باباش خودشو دار زده و بعد از اون ...

یعنی یه بنده خدا پیدا نمیشه  که اسم این رمانو بدونه ؟؟؟لطفاااااا😭

یه رمان خوندم دوتا برادر برای انتقام گیری از مردی که زمانی با مادرشان دوست بوده و توی شرکتشان کارمیکرد ،با دوتا دختر اون مرد دوست میشن و به انها تجاوز میکنن کسی میدونه اسم‌این رمان چیه

سلام یه رمان بود قبلا خوندم اما الان اسمشو یادم نمیاد ..


رمان درباره دختریه که پدر و خواهرش بخاطر مرگ مادرش از دختره متنفر بودن تا این که یه شب پدر معتادش سر قمار دختره رو میبازه و اونو میده به یه پیرمرد... پیرمرده اونو تو اتاق حبس میکنه و دختره فکر میکرده بخاطر بدهی پدرشه که اونو گروگان گرفتن و یه روز پدرش میاد اونو نجات میده ...تا این که یه مدت اون پیرمرده میره خارج و پسرش میاد خونه میبینه یهدختر تو خونه هست مجبور میشه برای مدتی اونو ببره تو خونش تا پدر پسره بیاد  در این بین پسره کم کم عاشق دختره میشه ... پدر دختره هم  به دلایلی از پسره پول میگرفته تا این که دختره میفهمه ... بعد مدتی با هم ازدواج میکنن 

2740

یه رمان بود پسره به اجبار با دختری ازدواج صوری میکنه ولی شرط میزاره که با دوتا دختر دیگم ازدواج کنم زن اولش طبقه اول بوده وباهم رابطه ای نداشتن دوتای دیگه روهم میبره دوتا طبقه بالا ساکن میکنه اون دوتا همش باهم جنگ ودعوا  داشتن تا اینکه ازشون خسته میشه وطلاقشون میده وکم کم جذب زن اولیه میشه اگه کسی اسمشو میدونه بگه

یه رمان خوندم ارباب و خدمتکاری بود پسره که بهش میگفتن ارباب مثه بقیه ی ارباب ها سرد و یخ نبود بلکه شوخ و شیطون بود. اسم پسره اراز بود. دختره که خدمتکارش بود اسمشو یادم نیست اما یادمه که پدر و مادر نداشت. دوست مادر مرحومش با سرخدمتکار خونه ی اراز دوست بود و دختره رو فرستاد تا اونجا کار کنه. 

هر کی می‌دونه اسم این چیه خواهش میکنم تلگرام بیاد پیوی بهم بگه جبران میکنم. 

آیدیم:

@mokharreb_bad

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز