صاحب کار شوهرم گفته بود دوماهه بیمه دارید درحالی که فقط یه ماه بود بیمه کرده بود منم رفتم بیمارستان برا زایمانم وقتی دیدن بیمه ندارم گفتم پاشو برو یا پول بده منی که درحال زایمان بودم کیسه آبم پاره شده بود
وای خب یه چیزی ازتون امانت میگرفتن تا بعدا پول جور کنید با قرضی چیزی
پناه بر خدا
خدایا درمان و بهداشت از نعمت های تو هست بسپارش به دست افراد دلسوز و واقعا مسئول و به فکر
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی
باید اورژانسی سزارین میشدم دکترهم اصرار داشت که سریع باید برم اتاق عمل اما پرسنل که اونجا بود گفتم نه باید سه ملیون پول واریز کنم حساب بیمارستان بعد عمل بشه از درد جیغ میکشیدم بچم تقلا میکرد دنیا بیاد اما نمیشد ضربان قلب بچم پایین اومد ولی اصلا براشون مهم نبود چون میگفتن بیمه ات قبول نیست باید پول بدی بعد بری اتاق عمل. وجدان نداشتن خدا خیرشون نده
عزیزم چرا وقتی پول نداشتید بچه دار شدید؟؟بخدااا خیلی برام عجیبه اینجا تاپیک میزنن سر هزینه بیمارستان ...
وقتی اول حامله شدم در اون حد بی پول نبودیم همون خدانشناس صاحب کار شوهرم مارو آواره شهر غریب کرد فقط دروغ گفت بهمون. گفت کار شرکتی هست خونه میدم بهتون حقوق هم سر موقع همش الکی بود