شوهرم کارش آزاد یعنی خونه های روستا رو اجاره میده املاکی نداره خودشخونشو اجاره میداد دیگ کم کم همسایه ها هم خونه هاشونو سپردن ب شوهرم
امشب یکی از مسافرا داش با شوهرم سر حساب کتاب بحث میکرد ی آقایی با ی خانمی پایین بودن همش میشنیدم ب شوهرم فحش میدن ک نمیتونم اینجا بگم دیدم ادامه میدن ب خانمه گفتم بیا اینور ک بهش بگم دهنشو ببنده اومد سمتم خانمه ک گفتم ی بار دیگ ب شوهرم فحش بدی من میدونم با تو دیدم سر من داد میزنه منم داد زدم ک شوهرم جداشون کرد گف چیشده دیدم هی داره ادامه میده منم صدامو بردم بالا سوار ماشین ک شدن حرف بدی زد گف ک .. ک...ش ک منم جوابشو دادم و شوهرم پرید بهشون و عصبی شد
رف خونشونو تمیز کنم تا مسافر بعدی بیاد دیدم عصبانیه گفتم بیام کمکش کنم دیدم از رو عصبانیت همش ب منم چیزی میگ ک دیگ کفری شدم گفتم چته چیکار کردم بد کردم طرفتو گرفتم از جای دیگ عصبانی هستی چرا سر من غر میزنی ک دیدم ادامه میده چیزی نگفتم
فقط آخرش گف دستت درد نکنه دیگ منم قبلش خواستم برم خونه مامانم دیدم وقتی رسوند گف خدافظ (شوهر من اگ عصبی بشه ن خدافظی میکنه ن حرف میزنه ن سلام میکنه )خواستم بگم بنظرتون ب دلش میاد ک ازم معذرت خواهی کنه آخ من کاری نکردم ؟؟؟