پسر داییم سالشه با داییم اومدن باغ ظهر غذا نخورد شب نخورد داییم دید هیچی نخورده رفت روستای نزدیک باغ کباب بخره گیریش نيومد براش چنتا چی دم سوپری خرید اومد بچه اش ناراحت شد چرا نخریده گف بریم خونه نصف شب 😑داییم پاشد رفت
داییم میگف بچم گناه داره 13 بیارمش باغ تفریح