علتش؟ اینکه ک بابا منو بی گناه فرستاده بود 2بار بیمارستان اعصاب و روان و یکبار بهزیستی همش او ...
واقعا کار غلطی کرده. ولی گوش کن. ببین میدونم ک منو نمیشناسی. چیزی ازم نمیدونی. ولی گوش کن ب حرفم. نزار رفتارا و کارای ادمای دیگه زندگیت خراب کنه نزار کاری کنن باور کنی ک ی هیولایی. ط باور داشته باش ب خدت. وقتی بفهمی ک ط خدت برای خدت کافی هستی و دیگ پرخاش و عصبی و غم و تموم کنی. ینی وقتی اول خدت بتونی واقعا ب خدت اثبات کنی دگ همه قبولت دارن و نداشته باشنم واست مهم نی
نمیدونم موقع که خوابی ی دیونه بیاد مزاحمت بشه و از ترس قلبت بزنه
منم از پدرم خیلی متنفرم و الانم هستم.یه روز تلاقیشو سرش در میارم.بچه بودم چقدر دوسش داشتم.یه روز زمان پیریش اونقدر بهش خوبی کنم که از عذاب وجدان کمر خم کنه!ولی میدونی...فکر نکنم قلبی داشته باشه که بخواد عذاب وجدان بگیره