۲۲سالمه دارم با تلفن حرف میزنم همش در اتاقمو باز میکنه میگه کیه
آبروی مارو نبری با کی صحبت میکنی
شخصیتمو غرورمو جلو همه زیر سوال برده
همش میگه من از تو ماشینت سیگار پیدا کردم
همش اذیتم میکنه الان تلفنمو قطع کردم ابروم جلوی دوستم رفت
همش فکر میکنه من با پسر میرم بیرون ب حریم شخصیم خصوصیم احترام نمیزاره
بخدا یک ساعت کامل از دستش گریه کردم
میاد تو اتاقم میگه میری سرکار نمیخواد بری پسرا میشینن زیر پات از بچگی عذاب داد ارزوی لباسی ک دوسش داشتمو بچگی ب دلم گذاشت ولی حالا زورش نمیرسه الان ازش نفرت دارم