یهو هوس اب دوغ خیار کردم پاشدم درست کنم یاد بچگیام افتادم
ما یه همسایه داشتیم از روستا اومده بودن و ترک زبون بودن😍
و دخترشون شده بود رفیق بچگیای من
تابستون که میشد میرفتیم تو حیاط بزرگشون اب بازی میکردیم ولذت میبردیم
یهو مامانش صدامون میزد تینا ، مهدیه بیاید دوقراماج بخورید(همون اب دوغ خیار خودمون به ترکی) منم تا به حال نخورده بودم
اولش که دیدم تعجب کردم بعدش که خوردم طعم به شدت بهشتی داشت با ماست خوشمزهههههه گوسفندی و خیار محلی
انقدری خوشمزه بود که وقتی مامانش صدامون میزد از خوشحالی بال درمیاوردم 😂
یادش بخیر میرفتیم تو بهار خوابشون و ابدوغ خیار خوشمزه مامانشو میخوردیم
روزاییم که نبودن انقد گریه میکردم به مامانم میگفتم دقراماج میخام اونم که نمیدونست چیه😂یه روز رفت از خانم همسایه پرسید و اومد درست کرد ولی هیچ وقت دیگه اون خوشمزگی ابدوغ خیار و لذت اون لحظه رو تجربه نکردم
دلم میخاس برگردم به بچگیم خیلی روزای خوبی بود
