من ۱۳ سالم
چند روز پیش تولد دوستم بود می دونستم مامانم اجازه نمی ده برم تولدش توی پارک گرفته بود. برای اینکه برم تولدش می خواستم باشگاه بیپوچونم
من از یکی از دوستام که اسمش 👤 مشورت گرفتم که برای تولدش چی بخرم وقتی گفتم میخوام برم تولد فلانی گفت من میام به همراه دوستم میام گفتم باشه
اون باشگاه نمی اومد قرار شد مامانمون بیچونیم برسم تولد
مامان 👤 مانش ما رو دید که می خواستیم از در پشتی باشگاه بریم بیرون مارو دید بعدش اومد خونه ما به من خونواده ام فحش
شب که بابام آمد با کمربند سیاه کبودم کرد
پدرم مادرم اجازه هیچ کاری بهم نمیدن مثلا چند وقت پیش پدرم سر اینکه فقط کرم پودر زدم حسابی کتکم زد
آخه مگه من چی می خواستم فقط می خواستم برم تولد دوستم
👤 همچی انداخت تقصیر من گفت من زورش کردم
با اینکه من هیچ اسرای نکردم بهش بعد فهمیدم 👤 که می خواست توی پارک با دوست پسرش قرار بزار درحالی که به من نگفته بود