یه ناراحتی و افسردگی واست پیش میاد یا داری ،که احساس میکنی زندگیت و به صورتی بدی قراره تغییر بده ،دوست داری از تمام ناراحتی ها بیرون بیای و پاک بشی ،پسرت احساسات ظریف و شکننده ای داره و دلسوزه ،اینکه سردت بود ناراحتیه خوبه که گرم شدی ،شوهر سابقت میخواد اوضاع رو واست مساعد کنه و از این حالت در بیای و یه جورایی ناراحته مامانتم از چشم اون میبینه این افسردگی و
وقتی من و به عنوان دوست از دست دادی معنیش این نیست که دشمنت شدم نه ،هنوزم دوست دارم خوب زندگی کنی و کلی تو دنیا کیف کنی ،،،،،،اما نه رو میز من