یه مادر مسن دارم و یه برادر که باهم زندگی میکنیم
برادرم مشکل اعصاب و روان داره و چند باری توی بیمارستان مختص این جور آدما، بستری شده
با اینکه دارو مصرف میکنه اما بازم رفتارای عجیب و غریب داره و خوی وحشی گری
دلش میخواد همه رو بزنه
و وقتی عصبانی میشه هیچ کس و نمیشناسه و ممکنه طرف و بزنه بکشه
خیلی ازش میترسم
مادرم قلبش خراب شده از دستش
من یه دختر بی دفاعم که خب تاب این مشکل بزرگ و ندارم همش میترسم بلایی سرمون بیاره
دلم میخواد خود کشی کنم، خیلی سخته آدم توی خونه ی خودش هم امنیت نداشته باشه و مدام در تنش و استرس باشه