عروسیداداشم موقع ورود عروس و داماد همش صداو میزدن چرا نمیای جلوی در تالار
مجبور شدم مامتو و شال پوشیدم رفتم تا دم در ولی وقت نشد شلوار بپوشم با ساپورترنگپا بودم ولی ضخیم بود اما از یکمدورتر انگار ساپورتپات نبود و پاهات مشخصه😢
چندتا آقا دم در بودن کهدیدم به پاهام نگاه گردن
از اونروز حالم از هم خودم به هم میخوره
یعنی چه فکرایی کردن در موردم
کاش اصلا نمیرفتم فوقش ازم کینه میگرفتن منم توضیح میدادم علت این بود
کت وشلوار،وست وشومیز،ست خونگی،کت وسارافون،ست خونگی،لباس مجلسی
باقیمت مناسب دوست عزیز
اینم لینکش
https://eitaa.com/joinchat/2542731571C7276f36651https://eitaa.com/joinchat/2542731571C7276f36651
دوستم اگه لینک آبی نمیشه کپی کن گوگل میاره
اوه بابا همیشه ما زنا در معرض این چیزاییم. نمیشه به همش فکر کرد که
والا عزیزم این دلیل موجهی نیس ک از خودت بدت بیاد
حالا چیشده مگه
اصن چرا برات مهمه بقیه چی فک میکنن؟
اووووووووو چی شده مگه برو عامو اصلا ببینن کور بشن دستت که نزدن تو میدونی حواست نبود دیگه ای بابا
ببخشید ولی واقعا دغدغت منو کشته .
با احترام
ینی از گناهش ناراحتی؟
توبه کن و قول بده هیچ وقت دیگه تکرار نشه
واقعا فکر میکنی اونا به پای شما فکر میکنن؟!نهایت دغدغه اشون این بوده شام چیه بعدشم ببینن خب پا هستش دیگه خودشونم دو تا دارن
يعني چون يه نفر ديگه نتونسته جلوي چشمش رو بگيره شما از خودت بدت اومده ؟! اونا بايد از خودشون متنفر شن كه اينقدر چشم چرون هستن ، يه مرد درست حسابي و جنتلمن اختيار نگاهش رو داره اونا معلومه از اين دو زاري ها بودن ، شما هم خارج از شان خانواده رفتار نكردي كه ناراحت باشي
