توی محل کارمون یه نیروی کمکی میخواستن منم چون زنداییم وضع مالیش خوب نبود گفتم ۳روز در هفته روزی یکساعت بیاد تا بهش دستمزد بدن ساعتشم از قبل بهش گفتم
فقط خاک بر سر بی عقل من کنن
دیگه از ۳ساعت قبل همش میاد تو خونمون من حمومم یا کار دارم درس دارم همش بالاسرمه هی میگه کجایی کجا میری با کی بودی داری چکار میکنی خوشبحالت استخدام شدی پول از کجا اوردی
باهام تا محل کارمیاد دوباره میشینه اینجا تا تایم کاری تموم بشه هرچی هم بهش میگم برو تکون نمیخوره میگه بیکارم میخوام بشینم اینجا
دیگه تا اخر تایم می مونه کارای منو رصد میکنه چشمش هم شوره بازم باهام میاد بیرون از محل کار
صبح تا شب میگه کجایی با کی بودی چکار کردی از کجا پول اوردی
اگر ۵دقیقه دیر برم سرکار ابرومو میبره
امروز تو حموم بودم برهنه بودم اومده سرم میگه چرا دیر اومدی سرکار بدو اومد خونمون ببینم من کجام از دستش انقدر سیلی زدم تو صورت و کله خودم دهنم کج شده
در حالیکه از اول بهش تایم شروع و اتمام کار رو گفتم متاسفانه با شرکت هم قرارداد بست هیچ طوره امکان انحلالش نیست هیچ راهی وجود نداره
فقط خاک بر سرم که دل برای این سوزوندم خاک عالم
چطور تا اخر قرارداد تحملش کنم محل کارم ارامش ندارم