عزیز دلم اومدم تو اولین تاپیکتو انگار دارم باهات زندگی میکنم
چون لحظه لحظه حال خوبت که داری زندگیتو میساری دارم میبینم اینکه از سال 95 تا 1401 چقدر زندگیت عوض شده و زیر و رو شده
دلم میخواد بغلت کنمو آنقدر محکم فشارت بدم که تمام وابستگیتو فکر و خیالت از سرت بزنه بیرون و عاقلانه بشینی تصمیم بگیری و یکبار برای همیشه این دندون لقو بکنی
ولی من دلم گرفت
گذر زمان چکارا که نمیکنی!هیچوقت فکرشو نمیکردی آخرش اینجوری شه