2777
2789
عنوان

مادرشوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 726 بازدید | 41 پست
من بودم جمع میکردم میرفتم خونه بابام مگه میشهیه نفر اینقدر خونه آدم پلاس بشه بعدش دیگه یاد میکرفت نی ...

ی سری همسرم گفت ب مادرشوهرم گفت غذای محلمون و بزار پدرخانمم و دعوت کنم مادرش همچین بلند گفت نه من نمیتونم جلوی خود من ب حدی حرص خوردم فشار عصبی بهم وارد شد حالم بد شدک چرا باید پدرومادر من بهشون احترام و عزت دعوت و از بیرون غذا بگیرن ولی توخونه دخترش مادره بگ نه و‌نمیتونه 

بخداتوخیلی صبوری کردی تاالان . اونم مادرشوهر. 

من خیلی با این ک یه فرد اعصبیم فقط بخاطر زندگیم و همسرم خیلی جاها گقتم ول کن بگذر عیب ندارع ولی دیگ‌ کم اوردم و نمیتونم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سخته عزیزم...درکت میکنم. اما بخاطر همسرت یه کم کوتاه بیا... مگه نمیگی مرد خوبیع؟ خب سعی کن احترام ...

من خیلی صبوری کردم اتفاقا الان ک دارم نگاه میکنم رفتاری جاری و خودم دیدم اشتباه از من ی سری از ادما وقتی بهشون احترام میذاری و میگذری میفهمن ولی یه سریا سوارمیشن جاریام هیچ کدوم محل نمیزارن من از همون اول احترام گذاشنم این شد ته ش

باردارم عزیزم نمیتونم این کاروکنم

وا این چ وضعه ادم خونه پدرمادرش نمیره ۴۰ روز بمونه اگرچه رفتار زشتیه ولی من باشم قشنگ باهاش سرد و سنگین رفتار میکنم قشنگ بهش میفهمونم دوس ندارم بیای هرچیزی حدی داره والا

شرط اول قدم آنست که مجنون باشی...

وقتی مادرشوهرت اینقدر راحته تو چرا رودروایسی داری؟؟؟ رک بگو قندو شکر رو مادرم داده اولا خراب شدنی نیس استفاده میکنیم در ثانی اضافم بیاد به خودش میدم.. در مورد ۳۰_۴۰روز موندنشم نرو توی اشپزخونه خودش بپزه خودشم بشوره حرفیم زد بگو مهمون یه روز دو روز نه اینکه یکماه دوماه.. به شوهرتم بگو اگه اینجوریه منم به مادرم میگم بیاد یکماه دوماه خونمون بمونه.

بی محلش کن بزار ناراحت بشه بابا دختر خودشم این‌جوری رفتار کنن خوشش میا والا

اتفاقا دختر خودش پدرشوهرش اومده بود میگفتن چه خبره میومد همش خونه مادرش پدرشوهذشو تنها میزاشت تو خونه من برم خونه مادرم راحت بلند مبشه اشپزی میکنه کارمیکنع عین خیالش نیس 

سخته عزیزم...درکت میکنم. اما بخاطر همسرت یه کم کوتاه بیا... مگه نمیگی مرد خوبیع؟ خب سعی کن احترام ...

وای این روش خیلی اعصاب بر و زمان بره عزیزم... مخصوصا اگر مرد همراهی نکنه... بنظرم شوهر این خانم باید جلوی خانواده شو در نهایت احترام بگیره... مادرش بچه که نیست و قصد خیری ام نداره مشخصه

اتفاقا دختر خودش پدرشوهرش اومده بود میگفتن چه خبره میومد همش خونه مادرش پدرشوهذشو تنها میزاشت تو خون ...

بزار راحت کارای خونه رو بکنه بلاخره شوهرت خسته میشه و یجوری میفهمونه بهش که زیاده روی نکنه.. اینکه خونه نباشی یعنی ناراحتی بلاخره یاد کار دختر خودشون می افتن

اگه بارداری خودتو بزن به خونریزی و استراحت مطلق

اگه دلت میخواد خونه خودت باشی اصلا از جات تکون نخور

بیینه کارا رو باید بکنه …جمع میکنه میره

یا برو خونه مامانت بگو باید استراحت مطلق باشی…اگه اوایل بارداریته خودتو بزن به حال بدی و تهوع

خودتو بنداز

من تا ماه چهار انقدر تهوع داشتم

چهار ماه خونه مامانم بودم

چند روزم بیمارستان بستری شدم از تهوع

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز