2777
2789
عنوان

رحم دو شاخ

| مشاهده متن کامل بحث + 263162 بازدید | 8460 پست
وحیده جان ممنون از تعریفت! راستش این قضیه اونقدر زود اتفاق افتاد که مثل خواب میمونه برام... و خیلی خوشحالم که زود تموم شد... می دونم که اگه قرار بود زمان بیشتری ببره خوره روحم میشد... از عمل من اینجا بین دوستامون فقط یک خانواده که مادر این دوستم ماما بود خبر دارن. خانواده همسر هم هیچ کس خبر نداره...
من دیروز مهمون داشتم و حسابی برای خودم کار درست کردم... ترحلوا، ژله، سالاد، دلمه فلفل و گوجه فرنگی، موساکای بادمجون و سیب زمینی، اسنک، چلو و مرغ شکم پر... وقت پریودم هم نهم بود. اما بعد شام یهو شروع کردم به خونربزی که اول فکر کردم ترشح دارم ولی بعد شسته شدن ظرفا که رفتم دستشویی دیدم خونریزی شدید دارم... بر خلاف همیشه اصلن هم درد ندارم...

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خوب.. ادامه ماجرا..
طوری که خانوم دستیار گفته بود رو تخت سرد خوابیدم و یکم که گذشت دکتر اومد. یه سری سوال پرسید که چرا اونجام و چرا باید عکس بگیرم و اینکه بارداری داشتم یا نه و.....من همه رو براش تعریف کردم. عکس قبلی رو خانم دستیار از همسر گرفت و دکتر با تعجب گفت تو باردار شده بودی؟؟؟ با این رحم واقعن معجزه بوده... خدا خواسته که مشکلت رو بفهمی... و شروع کرد...
وسیله معاینه رو وارد کرد و با اون پیچه باز و فیکسش کرد. چیزی که این دفعه منو اذیت کرد درد شدید نبود. بلکه دیدن تمام کارهای دکتر از صفحه براق بالای سرم بود... میدیدم و نمیتونستم چشمم رو ببندم.. تا اینکه دکتر فهمید و به خانم دستیار گفت اونو جابجا کنه.. یه چیز خوبی که اینجا داشت مونیتوری بود که جلوی دکتر بود و منم میتونستم با تزریق مایع حاجب شکل رحمم رو ببینم... خدا رو شکر... رحم من تقریبن شبیه شکلایی شده بود که از رحمهای سالم دیده بودم.... دکتر خیلی تعجب کرد و گفت کمتر عملی این طوری جواب میده... درد خیلی کم بود خیلی کم... و وقتی کار دکتر تمام شد منم به راحتی تونستم خودم بلند شم و لباس بپوشم...
دکتر صاحب کشاف روزهای یکشنبه چند ساعت دیرتر شروع به ویزیت بیمارها میکنن و دلیلش هم کنفرانسی هست که هر یکشنبه برای مرور عملها و نکات مهم هفته گذشته برگزار میشه. ساعت 6 بعد از ظهر دوباره برگشتیم به انستیتو. نوبتمون شد که بریم بالا و دکتر وقتی منو دیدن و عکس جدید رو هم دیدن با خوشحالی غیر قابل انکاری بیرون رفتن و دستیارها رو جمع کردن و عکسها رو نشون دادن و تاکید کردن که لطف خدا بوده وگرنه همچین عملی باید طی سه جراحی این طور جواب بده...
بعد دوباره رفتیم توی اتاق و ایشون نظرشون این بود که از بعد پریود اسفند ماه ما اقدام به بارداری رو شروع کنیم.
یه سری قرص تقویتی به همسر دادن و گفتن که هر ماه از روز بیست سیکلم شیاف پروژسترون بذارم تا 10 روز.. که اگر باردار بودم به حفظ جنین کمک کنه... خلاصع اینکه شش ماه وقت دادن که طبیعی اقدام کنیم... تا خدای مهربون چی برامون بخواد....
هر وقت هم که باردار بشم باید برم تا برای سه ماه اول تحت نظر باشم و بعد از اون اگر خواستم میتونم برم تحت نظر هر دکتری که خودمون صلاح بدونیم. این سه ماه رو تا آزمایشهای غربال گری پیشش خودشون نگه میدارنو هر ماه باید سر بزنیم بهشون. اگر سرکلاژ هم لازم باشه انجام میدن خودشون... انشالله که همه منتظرا به خواسته دلشون برسن و نی نی های سالم خودشونو بغل کنن و ما هم جزء اونا باشیم....
این طوری که من متوجه شدم اگر سپتوم وسط رحم کوتاه باشه طوری که جنین جای رشد داشته باشه فقط سرکلاژ نیازه. ولی در مورد من که رحمم اصلن جا نداشت و به خواست خدا بچه هام هم دوقلو بودن تا فقط سه ماه پیشم باشن و کمتر زجر بکشم با از دست دادنشون و بفهمم چه مشکلی دارم... خدا همیشه جای شکرشو باقی میذاره و فقط باید صبور باشیم تا بهمون نشون بده خیرمون در چیه....
سلام باد عزیز. خیلی ممنونم از نوشته های با حوصله ات. من هم الان غم از دست دادن جنینم را توی ماه 5 بارداری دارم. جنین من هم یک مرتبه ایست قلبی کردو الان که حدود 13 روز از زایمان طبیعی و دفع جنینم میگذره هنوز روحیه ام خیلی داغونه. وقتی داشتم نوشته هایت را می خوندم خیلی یاد خودم افتادم منم توی بیمارستان بستری شدم و بعد از 18 ساعت جنینم را زایمان طبیعی کردم ولی فرداش که سونو دادم گفتن هنوز مقداری در رحمم مانده و باید کورتاژ ساکشن بشم. چیزی که برام جالبه اینه که به من هم بعد از بارداریم در غربالگری اول دکتر گفت شاید رحمت دو شاخ باشه ولی چون من از سه ماه قبل از بارداری تحت نظر پزشکم بودم دکترم گفت که نه احتمالش کمه که دو شاخ باشی ولی الان که دیدم جنین های شما هم ایست قلبی کرده بودند به رحمم شک کردم. من شنبه باید برم جواب پاتولوژی ام را ببرم پیش دکترم تا علت را بهم بگه. برام دعا کنید که مشکلم حاد نباشه. جوابم را که گرفتم حتما میام و از شما راهنمایی میگیرم
خدا همین نزدیکیست... خدایا شکرت
خیلی خدا رو شکر کن که در ماه 3 فهمیدی و بچه ات را از دست دادی برای من که ماه 5 بودم و تکان هاش را داشتم احساس میکردم به مراتب خیلی دردآور تر و خیلی زایمان سختی بود. برات آرزوی بهترین ها را دارم خدا به همه ما صبر و تحمل بده و امیدوارم برای هیچ مادری این اتفاق نیفته چون خیلی دردناکه خیلی
خدا همین نزدیکیست... خدایا شکرت
عزیزم اینو یادم رفت یادآوری کنم که به من از 5 تا سونو، فقط یکی تشخیص داد رحم من دوشاخه و ختی توی سونوهای بعدی با اینکه واژینال بودن و من تاکید میکردم که آیا رحمم دوشاخ هست یا نه، جواب منفی و شکل رحمم نرمال گزارش میشد. و دکتری که منو کورتاژهم کرد متوجه این موضوع نشد و مطمئن بود که رحمم نرماله. سونوهام: یکی قبل بارداری(شکمی)، یکیش زمان دیدن قلب جنینَ(شکمی)، یکیش کنترل ضربان مجدد(که متوقف شده بود)(شکمی، که تشخیص داد رحمم دوشاخه)، یکی قبل بستری شدن(واژینال)، و آخری هم بعد از کورتاژ( واژینال).
فقط با عکس رنگی میتونی مطمئن بشی عزیزم... و فکر میکنم باید تا بعد پریود بعد کورتاژت صبر کنی... بازم امیدوارم مشکلی نداشته باشی. حتمن عکس رنگی رو بگیر. چون دکترا (نمی دونم به چه دلیل) با انجام بررسی های مربوط به سقط یکمی مشکل دارن و تا سه بار سقط نکرده باشی قبول نمی کنن که شاید وافعن مشکلی باشه... نمی دونم چرا باید حتمن دردی به این بزرگی رو به روح و جسممون تحمیل کنیم تا بعدش تازه برامون بررسی رو شروع کنن...
به نظر من که هر خانمی همون اول ازدواجش یه عکس رنگی از رحمش بگیره و یه سری آزمایش مثل پرولاکتین و انعقاد خون و ایمنی سرخجه رو بده بعد هر وقت خواست اقدام به بارداری کنه...
شید وباد عزیز
وقتی نوشته ای شما رو می خونم با همه ی ترس واسترسی که از عملم دارم اما همین نوشته ها باعث می شه تا آرام بشم ... اینکه آدم ها ومخصوصا ما زنها چقدر می تونیم منعطف باشیم .... چقدر غصه و غم می بینیم اما امیدمون رو از دست نمی دیم .... برای همه تون شادی وآرامش می خوام.
باد عزیز توصیه ای بسیار بجا کردی به نظر من هم گرفتن عکس رنگی برای هر زنی که ازدواج کرده جزء واجباته :)
باد جان منم یه پرده ای تو رحممه.دکتر گفت اگه تا اردیبهشت باردار نشدی باید عمل کنی. خیلی میترسم. عملش با لاپراسکوپی بود یا عمل باز؟
خداجونم ممنونم ازت که حاجتم رو دادی. امام رضا جونم ممنونم که واسطه بین من و خدای بزرگ شدی تا منم مامان بشم. عاشقتممممممممم.
سلام مهردی عزیزم... انشالله که باردار میشی و بچه هم سالم و سر وقت دنیا میاد. ولی من اگر خبر داشتم که حمم این مشکل رو داره قبل از بارداری حتمن عمل میکردم. چون باردار نشدن به تجربه من بسیار بهتر از سقط یا زایمان زودرسه.... عزیزم من لاپاروسکوپی و هیستروسکوپی شدم. عملم حدود 45 دقیقه طول کشید.
ممنون باد جان.انشاالله زودتر مامان میشی.برای من دعا کن.چون خیلی داغونم.راستی هزینه عملت چقدر شد؟؟؟
خداجونم ممنونم ازت که حاجتم رو دادی. امام رضا جونم ممنونم که واسطه بین من و خدای بزرگ شدی تا منم مامان بشم. عاشقتممممممممم.
سلام باد جان....

چه خوب کردی این تاپیک رو زدی...

منم مشکل رحم دوشاخ داشتم که خوشبختانه با عمل هیسترو رفع شد.


دقیقآ دیروز که رفتم عکس رنگی فهمیدم مشکلم خدا رو شکر حل شده و رحمم شکل نرمال شده...


من بخاطر کیست آندومتری تخمدان راستم که از پارسال دی ماه فهمیدم خیلی سونو واژینال انجام دادم... حدود پنج شش مرتبه ولی همه سونوها شکل رحمم رو نرمال گزارش میدادن...

تا اینکه با عکس رنگی فهمیدم رحمم دوشاخه.

رحم من شبیه قلب بود... از همون قلبهایی که همیشه از بچگی رو ورق، میکشدیم...


همون قلبهایی که با تا کردن انگشتهای دستهامون کنارهم، با خوشحالی بهم نشون میدیم...


ولی این یکی قلب شکلی نبود که باعث خوشحالی بشه....


ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺷﮑﺮﺕ. ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻠﺒﺶ ﻫﻢ ﺷﻨﯿﺪﻡ. ﺳﺎﻟﻢ ﺑﯿﺎ ﺑﻐﻠﻢ.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792