خبر بارداریتونو چجوری به بقیه دادین؟

مامان ،من حامله ام 😐

تو یه کاغذ بنویس سلام بابایی🌚بعدم بزار تو پاکت بزار رو اپن شوشویی ببینه🌚

منم دلم یخواد این حسو تجربه کنم

گفتم سلام من باردارم

مامانمم گفت خوب باشه

واسه مامانم ‌گذاشتم  خو کادو روز مادرش تو پاکت پول

شوهرمم  من  رفتم  بی بی چک  زدم  هاله افتاد  باز دو روز بعد  یکی زدم  گفتم  برو دستشویی آب چکه میکنه  آمد بیرون  گفت  مگه  زدی بی بی چک و  بعد گفت  اشکال  نداره  ایشاالله  ماه  بعد  گفتم  عشقم  دوتا خطه  داری بابا میشی گفت نه  باید ۳ تا خط بشه😂😂😂😂گفتم  بخدا باید دوتا بشه هنگ کرد  

شوهرم که خودش بی بی چک رو دید بقیه هم هنوز خبر ندارن

شوهرم کنارم بود منتظربودیم بی بی چک مثبت میشه یامنفی. مثبت شد. شوهرم بغل کرد بعدرفت شیرینی خرید. چندروزقبلش فشارم افتاده بود مادرم گفت حتماحامله ای گفتم چه ربطی داره. حالانمیدونم ازکجافهمیدحاملم. چندروزبعدش شوهرم رفت خونه پدرشوهرم گفت بابابزرگ شدی

عه شوهری دکترگفت بارداری😂😂

مامان باردارما😂😂

اوق اوق 👉من

حامله ای👉مادرشوهر😂

ایشالاااااا🥰😍

چه وارد بوده🌚🌚

به شوهرم گفتم بی بی مثبت شد.

به مامانمم گفتم دارم میرم ازمایش بارداری یدم بعدم گقتم مثبت بودد. خانواده شوهرمم اول به خواهرشوهرم گفتم اونم انقدر حسودیش شد همش بهم تیکه مینداخت🥺

یه مهمونی میگرفتم (هنو ازدواجم نکردم البته😂😁 

رو کاغذ مینوشتم تو جمع میدادم ب شوهرم 

بعد ری اکشن بقیه رو میدیدم

به شوهرتون که میتونی بگی ازین به بعد یه روز از تقویم به نامت شده یا تو یه جعبه براش عروسک بزاری کوچولو کنارشم بگی سلام بابایی نه ماه دیگه من تو بغلتم 

تو عین اون جعبه طور هم میتونی برای مادرشوهر پدرشوهرتون درست کنی که دارین مامان بزرگ بابابزرگ میشین یا یه لباس بچه گونه بگیرین بدین دستشون که نظرشون راجبشون چیه و ازین به بعد باید ازین چیزا زیاد بخریم 

من  این  کلیپ  ها رو تو اینستا میدیدم ‌کیف میکردم ‌و براشون  اشک شوق می‌ریختم  بخدا

نمیدونستم  خودمم  تجربش میکنم  امشب شب آرزوهاست  آرزو میکنم تا  سال  دیگه  این موقع  یا  باردار باشی یا نی نی صحیح  و سالم  دنیا آمده باشه 

خیلی😂😂😂

.برا دوقلوهام خیلی جذاب بود ماجراش

سونو اول و ازمایشم اصلا نشون نداد دوقلو باردارم

با عشقم رفتیم سونو بعد ایشون گفت من نمیشینم داخل مطب خانوما معذب میشن نشست تو ماشین

من نوبتم شد رفتم داخل دکتر هی اینور و اونور شکمم چک کرد ترسیده بودم گفتم دکتر چیزی شده 

گفت دوقلو بارداری ؟گفتم دفعه قبل گفتید ی ساک و جنین نه یک قلوعه

خندید گفت دوتا قلب میبینم دوقلو بارداری برو پول اون یکی نی نی رو حساب کن تا من سی دی غربال دوقلو رو بزارم

هنگ بودم کلا 

اخه عشقم از نامزدی میگفت من عاشق اینم دوقلو داشته باشم

خلاصه رفتم پایین زدم ب شیشه ماشین گفت جانم

گفتم عشقم کارتتو بده 

گفت چی شده من ک حساب کردم

گفتم میخوام سونو یه نی نی دیگه رم حساب کنم

 میدونه از این کارا میکنم زیاد  ولی باز دید تپش قلب اینا دارم ترسید گفت کیو پیاده شد اومد تو مطب

کارتو داد ب منشی گفت همسرم میخواس سونو کیو حساب کنه بفرمایید 

منشی گف نی نی خودتون

عشقم گف ما ک حساب کردیم

منشی گفت بله این واسه قل دومتونه

الهی دورش بگردم عشقم از ذوق نشت رو زمین هی بلند بلند میگف خدا بهم دوقلو داده ینی؟😂😂😂

وای چقدر حرفت بهم چسبید و کیف کردم و واسه یه لحظه نور امید به قلبم تابوندی . ممنون عزیزم انشالله 

کاش خدا توی سرنوشت منم اینو رقم می‌زد....

من دیگه هیچ امیدی ندارم که این لحظات رو دوباره تجربه کنم....