توروقران همین الان قرص رو بنداز تو چاه دستشویی سیفونم بکش توروخدا .. این راه درستی نیست دختر خوب من خیلی سختی کشیدم از ۱۸ تا ۲۷ سالگی ولی هیچوقت به خودکشی فک نکردم میدونم سخته ولی این راهش نیست . .
بقرآن ناشکری من حتی دبیرستانم پدر مادرم نزاشتن ببینم ازبس که خسیس وبی رحم بودن فقط میخواستن یه نون خورکم بشه توپونزده سالگی شوهرم دادن اگه بخوام ازبدبختیایی که تواین 12سال کشیدم بگم تابه الان تاصبح باید یه ریزبنویسم که چقدبی پناه هم واذیت میشم پیش شوهرومادرشوهرکله خرابم تیک عصبی گرفتم چشمم همش میپره پس بروخداتوشکرکن که دانشگاه فرستادن والانم مستقلی وسرکار
همین الان قرص رو پرت کن چون هر لحظه امکان داره عصبانی بشی و بخوریش.هر لحظه ناراحت بشی ممکنه قرص رو بخوری و برای همیشه بدبخت بشی و بمیری.فرصت زندگی ی بار به تو داده شده.
فکر میکنی ماها که داریم باهات حرف میزنیم همه گل و بلبلیم نه دخترم من ۴۴سالمه
اینقدر سختی کشیدم اگه بشینم برات تعریف کنم میگی خدا رو شکر زندگی من چقدر خوبه
اما جنگیدم با همه کس و همه چیز خدا رو شکر الآن بهتر شده همه چیز
استارتر خیلی ها از تو زندگی بدتری دارن.ی خانمی بود خونشون نزدیک خونمون بود روز ها برق رو خاموش میکرد تا چون خیلی بی پول بود.خیلی ها از تو بدبخت تر هستن.خدا رو شکر کن سالمی.
بحث لبتاب نیست بحث اینه ادم اگه پدرش کارگر باشه وضعشون بد باشه میگه خب شرایطه دیگه اما وقتی من میفهمم بابام برای عموم وام گرفته و ضامنش شده حتی چند قسطشم خودش داده اما برای مادر من زیر پاش یه فرش نخریده ،،، دوتا ماشین داره اما من با سرمای شدید میرم و میام خواهرم تو سرما میبرم مدرسه ، با زانو درد مامانم پیاده میره و میاد اما برای ما نیست
تمام همکارای من پول یسالشونو دادن ایفون ، من گوشیم دوربینشم شکسته اما همش میگفتم تحمل میکنم همینکه ماشین بخرم راحت میشم اصلا با ماشین تو همکاری پستم کار میکنم اما هر روزی که من از خودم میزنم فرسنگها از حتی یه ماشین خریدنم دور میشم ....
تنها راه که حالت خوب بشه اینه که از بابات دیگ انتظار نداشته باشی.عزیزم ازش به خاطر عدم محبتش ناراحت میشی چون ازش انتظار داری.چرا از ی غریبه ناراحت نمیشی ؟چون ازش انتظار نداری.محبت زوری نیست.اگر بخوای محبت رو گدایی کنی فقط خودت عذاب میبینی.هرگز از بابات انتظار محبت و احترام و تبریک و کادو تولد و هیچی حتی پول هم نداشته باش .چرا از ادمای تو خیابون ناراحت نمیشی که کوچیک ترین محبتی بهت نمیکنن؟چون انتظار نداری ازشون.
من در کل روز یه وعده غذا میخوردم ،قبلاتو دبیرستان انقد سر چاقیم مسخرم میکردن بابامم کنارشون میخندید ٢٠ کیلو کم کردم انقد این مدته لاغر شدم زن داییم چند روز پیش منو دید گفت نشناختمت🖤
شبا که خونه ام ، مسواک میزنم ده شب میخوابم دوباره صبح باید برم سرکار
یه زندگی بی هدف ،،،،،،
از اینم اتیش میگیرم تو کل فامیل و دوست و اشنا پر کرده قول دخترمو دادم وقتی کسی بهم تبریک میگه گریم میگیره که چرا پشت سرم حرف در میاره
[QUOTE=271025314]فک میکنی مگه خرج دانشگامو داد !! خودم تو اون دوسال تا بیست سالگی صندوقدار کار میکردم با یک و نیم تا ...[/QUO این همه زحمت کشیدی الان که به نتیجه رسیدی رفتی سرکارحیف نیست پولاتوجمع کن یه پرایدبگیررانندگی یادبگیرخیلی عالیه براروحیه وامم بگیر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
