سلام بچه ها من تقریبا ۶ ماهی میشه که عقد کردم.ازدواجمون دانشجویی بوده و از دوشهر مختلف و راه دوریم.همسرم بخاطر من انتقالی گرفت و اومد تا باهم درس بخونیم چون عقد بودیم میخواست خونه کرایه کنه که بابام گفت اشکالی نداره بیاد پیشمون.الان که پیشمونه احساس میکنم مامانم ناراضیه همش گلایه میکنه و ایراد میگیره هرچقد خوبی میکنیم یا چیزی میخریم اصلا به چشمش نمیاد اکثر اوقات غر میزنه..خودمم دانشجوام نمیتونم زیاد کمکش کنم چون خونه نیستم اکثر اوقات.وقتی با همسرم ازدواج کردیم شرطش این بود که همسرم بیاد شهر ما و منو نبرن با خودشون و گفت که خودم یک طبقه از خونه هم میدم بهتون.الان ولی احساس میکنم راضی نیست بریم.میگه من نمیتونم کارای شما رو انجام بدم شما هم دونفرید کاراتونو انجام بدید.داداشم هیچ کاری تو خونه نمیکنه ولی به نامزدم میگه تو باید کمک کنی اونم ناراحت میشه
بنظرتون چیکار کنم واقعا دیگه خسته شدم
