سلام خانوما خواستم یکم درددل کنم باهاتون دلم خیلی شکسته از دست مامانم مامانم خیلی زن خوبیه ولی هروقت میخام برم خونشون یه بهانه ای میاره که نرم همین الانم بهونه اورد خیلی بهم برخورد منم اخه همیشه خونم یا میرم خونه مادرشوهرم که اصن اونجا بهم خوش نمیگذره،اخه من چیکار کنم اجازه هم ندارم خودم تنها برم بیرون ،حقیقتش من مادرمو خیلی دوست و وابستشم ولی چرا اینجوری میکنه باهام اون از شوهرم که انقد منو اذیت میکنه اینم از مادرم که منو درک نمیکنه نمیگه باخودش دخترم تنهاس انقد سختی کشیده حداقل بیاد اینجا دلش یکم وااااابشه 🙃😔😔😔😔💔💔💔💔اگه بد میبودم همه دوسم میداشتن اگه پولدار بودم همه دوسم میداشتن حیف 💔🖤
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
دختر قشنگم ، عزیز مامان من با تو خوشبخت ترینم😍🧿🧚♀️. فکر نکن چون جوابتو نمیدم کسی هستی... اتفاقا چون هیچی نیستی جوابتو نمیدم و حوصله کَل کَل با تو رو ندارم و مهمتر اینکه کاربریمو دوست دارم نمیخوام به خاطر یک عدد هیچ از دست بدم🤗
گفت هواسرده پله ها لیزن سر میخوری ما میخایم بریم دکتر هزار تا کار دارم تا گفتم فردا میخام بیان همچی هول شد خودشم نفهمید چیمیگفت همینجوری هی بهونه میاورد اونهفته گفت جمعه دیگه بیا باز این جمعه میگه این جمعه نیا جمعه دیگه بیااااا بغض داره خفم میکنه
فک کردم خودم تاپیک زدم 😔اگه بزاره بری خوش میگذره بهت ولی من برمم بهم رو نمیده کارایه همین آدما باعث شده که آدم به آدمی که نباید دل ببنده
زندگی گاهی دم کردن چای با آلبالوست یا چیدن چند میوه ازدرخت که تورا به ماندن پیوند میدهدزندگی همین لحظه ایست که من تورا نفس میکشم برایت چای میریزم و تمام اندوه جهان را درآن حل میکنم