امشب رفته بودیم خونه یکی از فامیل های دور نامزدم
خلاصه بحث رفت سمت پسر عموی نامزدم که اونم قراره سال دیگه ازدواج کنه
فامیلشون برداشت گفت ماشالله نامزد پسر عمو (همینی که قرار ازدواج کنن) خیلی تپله اما گفته میخواد رژیم بگیره که برای عروسیش لاغر کنه تا عروس خوشگلی بشه
مادر نامزدم برداشت گفت اره عروس منم (ینی من) باید چاق بشه تا عروس خوشگلی بشه😔
شما بودین ناراحت نمیشدین؟
ی چک. میزدی بهش🤣
نه بی خیالش
توام میگفتی دهنتوببندی خوشگل میشی پس ببند
😐 تو میگفتی شما عمل چشم لازم داری مادر، حرف زیاد نزن
دیگ آدم ک ناراحت میشه ولی نباید چیزی بگی
ناراحت میشدم
اما خب یادم میموند که شعورش پایینه،و از این به بعد باید سعی کنم حرفاشو دایورت کنم
از همین اول نیش میزنه مادر نامزدت؟😐😐
میگفتی من دوست ندارم چاق بشم همینجوری راضی ام
نه ناراحت نمیشدم در جوابش با لبخند میگفتم یه عده رژیم میگرن باشگاه میرن تا وزن کم کنن اندامشون مثل من بشه
اره ک ناراحت میشم تازه بهش میگم عرموقع شوهرم گف ک تپل بشو هرجوری بشه تپل میکنم خودمو چون حرفش برام مهمه ینی تو پوخی پوخی مادرشوهر جوون😂😂😝😝
منم به شوخی گفتم ینی الان عروس قشنگی نمیشم؟
گفتن علف باید به دهن بزی شیرین بیاد
ینی حالا قشنگم نشی پسرم میخوادت دیگه چی کار کنیم😑
