گوش به فرمان خونوادشه و هر کاری یعنی هر کاری که بهش بگن بکن انجام میده حتی اگه به ضررش باشه ،چکار کنم ؟
اخلاقشو میدونن که همه جوره مطیعشونه همیشه ازش سواستفاده میکنن .
منم تا میام اعتراض کنم دعوامون میشه .به شدت هم عصبی میشه و سروصدا و آبروریزی راه میندازه سریع زنگ میزنه به خونوادم میگه بیاین ببینید دخترتون میگه به خونوادت کمک نکن و از این حرفا ...
فقط مادرم و خواهرام حقیقتو میدونن و طرفم هستن ولی چون برادرام پشتم نیستن و کوتاه میان جلوی شوهرم .اونا هم کاری از دستشون برنمیاد واسم .
چندتا از کارا و سواستفاده های خونوادشو میگم :
مثلا تو هر مراسمی که داشته باشن بیشتر خرجای سنگینو میندازن گردن شوهرم و خودشون چیزای جزئی رو تهیه میکنن با اینکه دوتا برادراش وضع مالیشون بهتر از ماست و بچه هم ندارن مثل ما و تمام کارای برو بیا و پادویی هم پای شوهرمه
خواهرشوهرم شهرستان نزدیک شهرمون زندگی میکنه چون شوهرش ماشین نداره .هر وقت بخواد بیاد خونه باباش زنگ میزنه شوهرم مسیر یک ساعته رو میره دنبالش میارتش و دوباره برش میگردونه خونش .مثل راننده شخصیش شده
با کمال پررویی میگه کرایه گرونه نمیدم درآمد شوهرشم بالاس
جالبه برادرشوهرم که هم مجرده هم ماشین داره و هم وضع مالیش خوبه نمیره دنبال خواهرش.
تمام خرج مراسم فاتحه خونی پدرومادرشوهرم تا چهلم انداختن گردن شوهرم و آخر سر هرچی پول که فامیل داده بودن بشون رسید به اون دوتا برادرا .به شوهرم گفتن ما خرج کردیم و فلان و بهمان اینم زود در برابرشون کوتاه میاد دودستی پولارو داد به اونا
هر چی پول و طلا و ارث بود هم بقیه خوردن و شوهرم حذف .البته تقصیر خودشه همیشه همه چی رو واسه خواهرا و برادراش خواسته و اصلا اصلا تو مخش نمیره که اونا نمیخواستن چیزی بهش بدن .همش میگه نیاز داشتن .
وووووو....خیلی چیزای دیگه هیچ وقت اون روی خواهر و برادراشو نمیبینه .کلافففففم کرده