اگر دوستش داری سریع نگو طلاق؛
با بزرگترها حرف بزن بگو طلاق نمیخوام
کاشکی قهر نمیکردی بری خونه بابات؛
اگر مونده بودی تو خونه ات اوضاع اینقدر وخیم نمیشد؛
تو که همسرت رو دوست داری الان طلاق بگیری بعدش جوری افسردگی میگیری که شغل ات رو هم بی خیال میشی؛
مثل دوست من که شوهرش رو دوست داشت مثل شما موند خونه پدرش و شوهرش هم گفت طلاق اینم راضی بود توافقی جدا شدن و بعدش از افسردگی شدید کار هردوشون به بیمارستان کشید!
گاهی فقط روی لجبازی و بچه بازی آدم تا طلاق پیش میره بعدش هم میگه نفهمیدم چطور کار به اینجا کشید؛
تا دیر نشده زندگی ات رو درست کن