عزیزم شما میگی ی هفته پیش افتاده،خدانکرده اگ میخاست مشکلی پیش بیاد تا الان پیش اومده بود.دختر من یبار با صورت از بغلم افتاد رو آسفالت خیابون همه صورتش پر خون ولی خداروشکر چیزی نشد و خیلی چیزای بدتر.بااین چیزا که نباید همش غصهبخوری خدا خودش حافظ بچت باشه شماهم بیشتر مراقب باش
خداروشکر خوبه بچت غصشو نخور
واینکه منم دقیقا مثل توام راجب شوهرو مادرشوهر
شوهر منم ریز کارارو به مادرش میده و اعصابمو بهم میریزه واین دعوایی که گفتی برامن چندین بار پیش اوند و گفت طلاقش بده و بزار همونجا بمونه و اینکه یکاری میکردن من خونرو ترک کنم و برم یکی از دوستام گفت اصلا به هیچ عنوان خنتو ترک نکن حتی کارم به درخواست طلاق توافقیم رسیده بود
اول اینکه مادرشوهرتو بیخیالشو بهش فکرنکن میدونم نمیشه ولی سعی کن اهنگ بذاری و ورزش کنی به هیچ چیز فکر نکنی مردا از زناییی که به خودشون میرسن و شادو سرخوشن خوششون میاد
وقتی نزدیک اومدن شوهرت به خونه بود لباساتو عوض کن و لباسای بچه ام همینطور به خودت برسو ارایش کن و عطر بزن بدونه که حالت خوبه
لیست کارای روزانتو بنویس و بزن رو در یخچال اعم از جاروکشیدنو لباس شستن و تا کردنو هرکاری که کردی هرکدومو انجام دادی ی تیک بزن بزار همسرت ببینه که داری زحمت میکشی و واسه خودتم خوبه و میدونی چه کارایی مونده باید انجام بدی
و بعد 2روز ازشوهرت بخواه که باهاش حرف جدی بزنی
بگو من دارم کمک میکنم که خوبشمو به تو و بچه و زندگیم برسم حتما اول اونو بگو بعد بچرو چون مردا خیلی حسودن
بگو کمکم کن تا زندگیمون از اینی که هست بهتربشه
عزیز دلم واقعا ناراحت شدم😥تو که گفتی خانوادت وضع مالی خوبی دارن پس به نظرم جدا شو و برو پیش خانوادت،بچتم بگیر خودت بزرگ‌کن،
عزیز دلم میخوام بهت بگم ب مادرش فکر نکن اهمیت نده،اما میدونم حرفم آرمانیه و خودمم حتی گاهی تو خلوت خودم باهاشون دعوا میکنم و تو ذهنم جوابشونو میدم بعد آروم میشم میگم ول کن دختر
فقط میتونم بگم نباید ب همچین ادمی همه حرفاتو بگی چون میذاره کف دست ننش
کاش زمانی ک باردار بودی ی فکر اساسی میکردی الان با بچه سخته بخوای ب جدایی فکر کنی
ولی اگه خانوادت پشتت هستن شاید بشه کاری کرد
چون خودمم ی مدت درگیر این حرف بازیا بودم منتها همسرم خودش درست شد و دیگه حرف نبرد
میفهمم ک چقد سخته شرایط واست
خواهش میکنم عزیزم
ما زنا باید ی سیاستای ریزی داشته باشیم که با اون سیاستا میتونیم بهترین باشیم
بخدا من الان ی پسر 2سالو نیمه دارم که به شدت شیطونه به شدتا
دیشب خونه مادرشوهرم بودم میگفت ی بچه دیگه بیار این اروم میشه یعنی واقعا نمیبینن من چقد دارم اذیت میشم!!!
خدا شاهده که من بچم شبا نمیخوابه تو این دوسالو نیم سرجمع من 10شبو کامل نخوابیدم همش شب زنده دارم چون شبا همش اذیتم میکنه و نمیخوابه هنوز این خوب نشده میخوان یکی دیگه ام بیارم که عذاب کشیدن منو ببینن ولی من اصلا نمیتونم فعلا به بچه دیگه فکرکنم همینو بزرگ کنم هنر کردم
پس زیاد تو قیدو بند حرفای مادرشوهرت نرو
اینا بعضیاشون واقعا ملکه عذاب ادم هستن تا میتونی محبت کن به شوهرت و اگه بحثی پیش اومد با ملایمت تمام رفتار کن مردا از خانمای جیغ جیغوام خوششون نمیاد
منم واست دردودل کردما😂😂😂
موفق باشی عزیزم😍
زن اولش بخاطر مادره طلاق گزفته؟
