2777

وحشی_بافقی #

برای هشتگ "وحشی_بافقی" 12 مورد یافت شد.

✍آه، تا کی ز سفر باز نیایی؟ بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت... کجائی؟ بازآ

شده نزدیک که هجران ِتو ما را بکشد
گر همان بر سر خونریزی مائی بازآ!

کرده ای عهد که بازآئی و ما را بکشی
وقت آنست که لطفی بنمائی ، بازآ

رفتی و باز نمی آئی و من ِبی تو به جان
جان من اینهمه بی رحم چرائی بازآ

وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی
گرچه مستوجب صد گونه جفائی بازآ ...

وحشی_بافقی#  

آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ

اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ


شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد

گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ


کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی

وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ


رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان

جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ


وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی

گرچه مستوجب صد گونه جفایی، بازآ



وحشی_بافقی#  

روز مرگم، هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید


همه را مست و خراب از می انگور کنید


مزد غـسـال مرا سيــــر شــرابــــــش بدهيد


مست مست از همه جا حال خرابش بدهيد


بر مزارم مــگــذاريــد بـيـــايد واعــــــظ


پـيــر ميخانه بخواند غــزلــي از حــــافـــظ


جاي تلقــيـن به بالاي سرم دف بـــزنيـــد


شاهدي رقص کند جمله شما کـــف بزنيد


روز مرگــم وسط سينه‌ی من چـــاک زنيـد


اندرون دل مــن يک قـلمه تـاک زنـيـــــــد


روي قــبـــرم بنويـسيــد وفــــادار برفـــت


آن جگر سوخته ی خسته از اين دار برفــــت


وحشی_بافقی"#  ‍