دیروز که زنگ زدم کتابفروشی تا بپرسم سفارش های اینترنتی رو کی میارن، گفت : فردا ارسال میشه
گفتم : توی توضیحات نوشتم که چون بچه ی کوچک دارم بی زحمت پنج به بعد بفرستید که همسرم خونه باشه، چون نمیتونم بیام پایین تحویل بگیرم
گفت : آبجی جان، ما دو مدل ارسال داریم، یکی از 10صبح تا سه، یکی از سه عصر تا 9 شب
گفتم خب بی زحمت سه به بعد ارسال کنید
گفت : باشه، اومد اونجا فوقش بگید بذاره داخل آسانسور بعضیاشون میان خودشون تحویل میدن
گفتم : نه میدونم هیچکدوم از پیکی ها نمیتونن موتورشون رو با امانتی ها رها کنن، همون سه به بعد بفرستید خوبه
گفت : باشه التماس دعا
گفتم خداحافط
امروز آقای پیکی ساعت 10و نیم توی کوچه بود و گفت داره میاد، دیگه نگم که چجوری لباس پوشیدم و لباس تن دخترم کردم برم پایین و با چه زحمتی کتاب ها رو گرفتم، و اون آقای پیکی بیچاره هم پانزده دقیقه معطل شد
ازش تشکر کردم، یکم هم بیشتر پول دادم
مگه خدا توی قرآن نگفته "فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهًٍْ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةًٍْ شَرًّا يَرَهُ"
چرا خب؟! مذهبی بودن که "التماس دعا آبجی جان "گفتن نیست
ظلم های بزرگ از همین چیزا های کوچک شروع میشه...
با موتور توی پیاده رو رفتن
نصف شب داد زدن
صدای بلند آهنگ داخل ماشین
دقت نکردن توی کار
نصیحت#
همینجوری#
بخیل_نیستم_بخشیدمش#
ولی_دقت_خوب_چیزیه#
مسلمان_واقعی_باشیم#