امروز بازار بودم . یک اقای حدود ۳۰ ساله .. کنار خیابون جوراب و شال و میفروخت .. من اول متوجه نشدم این اقا نابیناس .. بعد ک به چشماش دقت کردم جیگرم اتیش گرفت ... با همون نابیناییش اومده بود روزیشو در بیاره . بااینکه هیچوقت نمیخرم چیزی .. دلم طاقت نیاورد . میخواستم همینجوری بدم کارت بکشه گفت ناراحت میشه . گفتم پس بجاش جوراب بهم بده .. لمس میکرد وسیله هاش رو میداد بهم .. نگید اومدی فخر بفروشی .. خدا شاهده اومدم بگم اگه اینجور افراد دیدین . ازشون خرید کنید .. این ها فرشته ن .. طرف با تن سالم .. میره دزدی . قاپزنی .. هزارتا کار خلاف .. ولی این اقا انقدر مرد بود که داره روزی خودشو در میاره از راه حلال
مهربانی.آرزوست#