دارم نگاه میکنم
یاد ماه محرم پارسال افتادم .هر سال تو هیئت محلمون اَلَم
بر میدارن
من هر سال نذر میکردم بچه دار بشم ولی نمیشد
ولی محرم پارسال بابامم مریض بود
روز عاشورا رفتم کنار هیئت دلشکسته وایسادم
تو دلم گفتم یا ابلفض نذر منو که ندادی
لا اقل بابامو شفا بده
دقیقا سه بار این اَلَم اومد سر روی شونه من گذاشت
بار اول اومد نذرمو که گفته بودم ادا کردم
بار دوم هم همچنان
بار سوم که داشت میومد یه لحظه ترسیدم
رفتم توی جمعیت ولی اون همه آدم رو کنار زد
و بازم اومد سراغم
یا خانمی اومد اونجا پیشم گفت نذر داشتی گلم؟؟
منم حالم گرفته گفتم من خیلی چیزا ازش خواستم
ولی نمیشه ...
گفت خوشا بحالت نذرتو گرفتی مطمئن باش
بعد اون بابام که دکترا همشون قطع امید کردن حالش خوب شد معجزه وار
منم باردارم الآن😀
حال.خوب#