2794
logo

کلیـنـیـک
از ما بپرسید

کلینیک

از ما بپرسید
از ما بپرسید

کلینیک

  1.  کلینیک
  2.  پرسش ها
  3.  روانشناسی
  4.  بی توجهی به احساسات همسر

بی توجهی به احساسات همسر

200 بازدید

سلام خسته نباشید این سومین سوال من از این کلینیک با مشاوران فوق العاده شون هست که با آرامش و خیلی سریع به سوالات پاسخ دقیق میدن خدا قوت بده بهشون ❤️ من هر روشی که مشاوران بهم پیشنهاد کردند رو انجام دادم نمیگم نتیجه ای نداشت اتفاقا بعضا خیلی جاها خیلی عالی عمل میکرد روش ها بعضی جاها نه شایدم کم‌ کاری از من بوده در هر صورت مدتیه که دیگه حداقل بحث و جدل تو خونمون نیست اما من هر کار با خودم میکنم با این دوست نداشتن و حتی تنفر از شوهرم کنار نمیام وقتی بهش ابراز احساسات میکنم از خودم به شدت چندشم میشه حس میکنم ایشونم متوجه میشه که فقط تظاهره! من نه میتونم شوهرمو دوست داشته باشم نه دوست داشتنشو باور کنم !چون من بارها بهشون گفتم دو چیز منو سر حال میاره که حداقل آزار و اذیت های زیادی که داری رو برای مدت طولانی فراموش میکنم یکی رابطه ی جنسی منظمه و دیگری تفریح کردن و بیرون رفتن ! برای هیچ کدوم  اصلا و اصلا وقت نمیذاره ما تو  طی پارسال شاید ۱۵ بار هم ارتباط نداشتیم و شاید به اندازه یک یا دو بار بیرون نرفته باشیم سال قبلش کمتر هم بوده به خدا ! من نیاز دارم به این دو مورد حداقل این خشمو تبدیل به هیجان کنم ولی شوهرم اصلا درکم نمیکنه! شوهرم وقتی بیاد خونه مداوم گوشی به دسته اصلا محبت اصلا شادی تو صورتم و پروانه وار گشتنمو از اول زندگی ندیده تمام احساسام و از هر نوعی به شدت سرکوب شده و الان خشم توی وجودم منو داره نابود میکنه‌ 


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
  • همسر
  • بی توجهی
  • احساس
  • دوست داشتن
    • پاسخ مشاور

    مشاور خانواده

    سلام دوست عزیز 
    ابتدا بهتون تبریک میگم که با تلاش تونستید رابطه با همسرتون رو تا حدودی مدیریت کنید .
    ای کاش مدت ازدواج سن و تحصیلات خودتون و همسرتون رو ذکر میکردید ،برای بررسی دقیق مشکل شما باید اشاره کنید که از ابتدای ازدواج این حس نسبت به همسرتون در شما وجود داشته یا بر اثر رخ دادن اتفاق خاصی به اینجا رسیدید ؟آیا رابطه جنسی شما از ابتدا راضی کننده نبوده ؟همسرتون در محیط کار و بیرون از خونه مشکلی دارند؟ برای ارائه راهکار به شما ابتدا باید ریشه مشکل توسط یک متخصص کاملا بررسی شود و هر دو نفر در جلسات زوج درمانی شرکت کنید.
    در حال حاضر از خشمی که ناشی از سرکوب نیازهاتون هست فرار نکنید چون ممکنه زمینه ساز مشکلات جدی تر بین شما و همسرتون بشه سعی کنید در زمان و موقعیت مناسبی که همسرتون آمادگی دارند ناراحتی و خشم خودتون رو نسبت به رفتارهایی که آزارتون میده بیان کنید ،در اینجا مراقب باشید که قرار نیست دعوا کنید و کل شخصیت همسرتون رو زیر سوال ببرید به طور مثال (عزیزم من از اینکه چندین بار بهم قول دادی میریم خرید و نرفتیم خیلی ناراحتم این رفتارت عصبیم میکنه ) اینگونه مطرح کنید .
    دوست عزیز به یاد داشته باشید که رابطه زناشویی خوب ساختنی است و نیاز به مهارت و صبوری دارد ،ناامید نشوید و برای بررسی دقیق تر به یک مشاور مراجعه کنید.

    تجربه شما

    اولین نفری باشید که نظر میدهید
    login captcha
    پرسش ها و پاسخ های مشابه

    با این مادر و احساسات خودم چه کنم؟

    پاسخ سلام دوست عزیز متوجه احساس شما و عمق ناراحتیتان هستم همانطور که اشاره کردید مادر شما بخاطر جدایی و شکستی که در زندگی داشته اند دچار اسیب روحی شده اند و نمیتوانند منبع عاطفی خوبی برای شما باشند .شاید خ...

    تشخیص احساسات و احتمال افسردگی

    پاسخ سلام ممکن است افسردگی برگردد . ولی این چیزهایی که شما نوشتید خیلی ربطی به افسردگی ندارد. توصیه می کنم رواندرمانی انجام بدهید

    بی محبتی و احساساتی نبودن همسر

    پاسخ سلام خدمت شما دوست گرامی تفاوت شما وهمسرتون در نیازها وویژگیهای شخصیت بارز ومشخص هست مثلا شما نیاز به عشق ومحبت بالایی دارید در صورتی که همسرتون این نیاز شون در حد پایین تری قرار دارد .از نظرصفات شخصی...

    بی ثباتی احساساتم نسبت به همسرم

    پاسخ با سلام خدمت شما دوست عزیز با توجه به مواردی که ذکر کردید لازم هست که علت سندرم بی ثباتی عاطفی در شما بررسی بشه تا تشخیص نهایی و درمان بر اساس تشخیص درست صورت بگیره و نیاز است که به روانشناس رجوع بشه...