2723

وابستگی شدید کودک به مادر و بیتابی از مالاقات با پدر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 590 بازدید

سلام

دختر ۴ ساله ای دارم که با من زندگی میکنه و به شدت وابسته به منه. پدرش شهر دیگه ای زندگی میکنه و در مراحل جدایی هستیم. یک ساله پدرش نیومده دیدنش و قبل از اونم ارتباط خاص و چندانی با هم نداشتن هیچ دلبستگی و وابستگی به پدرش نداشته و نداره. حالا پدر درخواست ملاقات داده و قاضی حکم داده۲۴ ساعت کامل با پدرش باشه اما هنوز ملاقاتی صورت نگرفته. دخترم از لحظه ای که فهمیده به شدت گریه و بیتابی میکنه برای نرفتن, مدام میچسبه به من و با اطرافیان پرخاشگر شده. میگه من و نبر من نمیخوام برم پیشش، نمیخوام ببینمش من بدون مامانم باهاش جایی نمیرم, همش میگه خواهش میکنم منو پیشش نبر. خیلی ناراحتم ،واسم سخته دیدن حال دخترم به این شکل حتی توی خواب با جیغ و فریاد و گریه از خواب می پره و صدام میکنه. نمیدونم باید چیکار کنم, چطور میتونم ساعات ملاقات رو کم کنم. دخترم بدون من حتی یک ساعت با هیچ کسی نمیمونه حتی بابت همین اضطراب جدایش از من نتونستم بذارمش مهد کودک و با خودم میبرمش سرکار.

لطفا برای رضای خدا به منو دخترم کمک کنید چیکار کنم این ملاقات به حداقل برسه اونم با حضور خودم در کنارش و از من جدا نشه. با مراجعه به روانشناس کودک میتونه گواهی به من بده تا به قاضی نشون بدم که اثبات بشه دوری از من به صلاح بچه نیست و دچار آسیب های جدی میشه?چنین گواهی رو روانشناس میده? چیکار کنم چه مدارکی داشته باشم قاضی نوع و ساعت ملاقات رو کم کنه؟

اطلاعات تکمیلی

سن۲۹جنسیتزنشغلپرستار کودک وضعیت تاهلدرحال جدایی
پاسخ مشاور

مشاور روانشناسی کودک و نوجوان

 

با عرض سلام و وقت به خیر:

قبل از هر چیز باید به شما دوست عزیز بگویم که: (( به جای آن که به فکر کم کردن ساعات ملاقات کودک با پدرش باشید به فکر کم کردن احساس نگرانی و اضطراب وی باشید.))

شاید خواندن این مطلب آن هم در ابتدای نامه ی بنده چندان خوشایندتان نباشد اما این واقعیتیست که وجود دارد، تا زمانیکه ملاقات با پدرآسیب زا نیست و پدر فرد آسیب زننده ای نیست شما اجازه ی گرفتن حق ملاقات با فرزندش ، از او را ندارید.

آرامش داشته باشید، با خودتان صادق باشید و صادقانه باخودتان خلوت کنید....بعد به این سئوال فکر کنید که: 

آیا درصدی از نگرانی فرزندتان از ملاقات با پدر، نگرانی و اضطراب شما از این ملاقات ها نیست که خواسته یا ناخواسته به او سرایت داده اید؟!

در مورد نگرانی اش از این ملاقات به او احساس آرامش دهید، طبیعی است که او از ملاقات به صورت تنها و آن هم طولانی با کسی که چندان نمی شناسدش احساس نگرانی کند، به او اطمینان خاطر دهید که این فرد پدر توست و تو را دوست دارد و هیچ آسیبی به تو نمی زند. شاید همسر سابقتان در نظر شما فرد خوبی نبوده و نیست اما همواره به خاطر داشته باشید که اگر او بدترین فرد دنیا هم باشد برای دختر شما پدر است و هیچ چیز نمی تواند منکر این احساس شود. بچه های طلاق همواره باید بدانند اگر که پدر و مادرشان نتوانستند با هم زندگی کنند به معنی بد بودن هیچ یک نیست بلکه هر یک به تنهایی افراد خوبی هستند اما ترکیبشان ترکیب خوب و درستی نبوده و آنها اجازه دارند هر دو والد را بدون احساس شرم و گناه دوست داشته باشند.

در زمینه ی اضطراب های او از جدایی از شما باید هر چه زودتر اقدام کنید. قبل از هر چیز لازم است قاطع باشید و از گریه و قشقرق و... نترسید .دور کردن را از زمان های کم شروع کنید مثلا نیم ساعت برای این که او این زمان را بتواند درک و پیش بینی کند از ساعت شنی استفاده کنید و بعد از بازگشتتان حتما او را تشویق کنید و جایزه ی کوچکی به او بدهید. کم کم زمان را طولانی تر کنید. اگر موفقیت آمیز نبود از روانشناس کودک کمک بگیرید.

سربلند باشید مثل شمشاد

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

گریه ها و بیتابی های دختر دو ساله

پاسخ با عرض سلام: قبل از هر چیز باید عرض کنم موبایل یا هر رسانه دیجیتال دیگر برای کودک زیر سه سال اصلا توصیه نمی شود. پیشنهاد می کنم: -موبایل را از برنامه روزانه اش حذف کنید -از گریه ها و قشقرق هایش...

ملاقات همسرم با همسر سابقم

پاسخ سلام دوست عزیز اگر اعتماد و احترام در رابطه شما وجود دارد و همواره سعی کردید در زندگی مشکلات و مسائل که می تواند باعث سوتفاهم بشه رو حل کنید دیگر نباید نگران باشید که با حرف های دیگری نظر ایشون برگرد...

ملاقات زن باردار با فرد سرطانی

پاسخ سلام بیماری سرطان واگیردار نیست دوست عزیز صرفا توصیه میشه از حضور در کنار بیمارانی که در حال رادیوتراپی هستند تا مدتی خودداری بشه خصوصا برای کودکان و خانمهای باردار.

ملاقات با خواستگار

پاسخ سلام دوست عزیز چرا که نه. به هر حال تا با فرد مقابل صحبت نکنید نمیتونید نتیجه گیری درستی داشته باشید. پیشنهاد من این هستش که باهم به مشاوره ی پیش از ازدواج برید تا هم همدیگرو ملاقات کرده باشید هم از ج...