سلام و عرض ادب
بنده سال 93 یا 94 یه رابطه تلفنی و غیرحضوری با یه آقای رو شروع کردم ، تا همین امسال هم این رابطه ادامه دار شد ، ما در طی این چند سال یک بار هم همدیگر را ندیدیم ،عکس و اینا رو داشتیم ولی حضوری ندیدیم ، علی رغم بارها خواهش من که میگفتم بیاد منو ببینه این آقا نیومد هی میگفت عید میام ، بعد عید میام و اینا ، در نهایت هم میگفت بخدا شرایطم طوری نیست بیام،
من در طی این چند سال بارها رابطم رو با این آقا تموم کردم و نمیخواستم باهاش ادامه بدم چون فکر میکردم از لحاظ اعتقادی و خانوادگی به هم نمیخوریم ولی هربار این آقا حتی بعد چند ماه برای من صبر میکرد و منتظر میموند و میگفت عاشقمه
تا این که گذشت و هفته پیش اون آقا ازدواج کرد ، من خیلی داغون شدم از ازدواجش ، با این که ندیدمش شدیدا بهش وابسته شدم و دوسش دارم
مدام چک میکنم پروفایلاش و از بین میرم
بنظرتون این رفتار های من درسته؟ آیا بهتر شد که این رابطه ادامه دار تر نشد؟
همش فکر میکنم شاید اگه هی بهش نمیگفتم ما به هم نمیخوریم ، سرد نمیشد و ما هم میتونستیم باهم ازدواج کنیم و این فکر خیلی بیشتر بهم میریزه منو.
شب قبل نامزدیش هم بهم پیام داد که دوسم داره و ازین حرفا
بنظرتون اگه دوسم داشت ازدواج میکرد؟ حالا من چیکار کنم فراموشش کنم؟
اصلا این رابطه عاقلانه بود؟ من عاشق مردی شدم که حتی یک خیابان رو هم با اون قدم نزدم و از نزدیک به چشمانش نگاه نکردم
اون به من گفت تا ابد عاشقتم و در نهایت ازدواج کرد
کمکم کنید، بنده شرایط مشاوره رفتن رو ندارم و دارم از درون داغون تر میشم روز به روز
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید