روزنهیامید

عضویت : 1403/09/02
زن
33 سال
لیسانس

هر کسی یا روز می میرد یا شب،من شبانه روز...گوشهایم را می‌گیرم.. چشم هایم را می بندم..زبانم را گاز میگیرم..ولی حریف افکارم نمی شوم..چقدر دردناک است فهمیدن..خوشبحال عروسک آویزان به آینه ی ماشین! تمام پستی بلندی های زندگی اش را فقط می رقصد..کاش زندگی از آخر به اول بود..پیر بدنیا می آمدیم..آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم‌..سپس کودکی معصوم میشدیم ودر نیمه شبی با نوازش های مادر آرام می مردیم...