tanhatarin83

عضویت : 1401/12/21
زن
یه عدد بچه مشغول تحصیل بدبخ
«حرف ها در قلبش تلنبار شده بود.. کوهی از خاکستر ناگفته ها...بالا آورد ، حرف هارا ، کار هارا و غم هارا ... خون از دماغ و دهانش به مانند مواد مذاب بیرون جست. به سان خرابه ای به دنبال آرزوهایش ذوب شد و فرو ریخت ، او دیگر او نشد...🥲🥲_mahoora_» 
93 موضوع
پست
این اهنگو دوس دارم .
1402/09/04 22:01:59 5 پست
5
این 2 بیت شعر فقط :
1402/09/04 21:31:47 0 پست
0
شوهرم
1402/09/02 19:18:36 15 پست
15
خون نوشته هایم..
1402/09/02 19:13:03 0 پست
0
قمی های عزیز
1402/08/28 21:12:46 39 پست
39
یه روز میمیرم...
1402/08/28 20:40:19 0 پست
0
خون نوشته های من.
1402/08/23 20:32:41 20 پست
20
خون نوشته من .
1402/08/21 21:35:28 0 پست
0
خون نوشته من .
1402/08/21 20:57:27 0 پست
0