چند ماه پیش یه آقایی اومد خواستگاریم البته خانوادش گفتن اول دختر و پسر همو ببینن اگه اوکی بودن ما اقدام کنیم .این آقا با راوی اومدن خونه ما و قرار شد اول ما آشنا بشیم .ایشون تو پیام به من گفتن حضورا صحبت کنیم از چت و ...خوشم نمیاد
جلسه اول منو برد پارک نزدیک خونه بدون هیچ نوشیدنی یک ساعت صحبت کردیم و گفتن شما اولین دختر خانمی هستین که انقدر با وقارین ...ولی من باید همسرم حجاب کامل داشته باشند . من گفتم شما نمیتونید منو تغییر بدین
یک مثال هم زد که گفت آیا خارج از کشور برای تفریح رفتین حجابتون چجوریه گفتم هر جور که اون کشور باشه گفت نه باید حداقل مانتو حجابی با روسری و...
خیلی صحبت های دیگه شد ولی این موضوع برای من مهم بود که هر جوری که هستم منو بپذیرند .روز بعد که راوی تماس گرفت که از مادرم جواب بگیرند که هم من هم خانوادم جواب منفی دادیم
راوی هم ناراحت شد و گفت خانواده پسر گفته هر جور شده راضیشون کنید .ولی آخه وقتی پسرشون عقایدش با من فرق میکنه چیو قراره راضی بشیم .اون آقا شب به من پیام دادن. که من گفتم جوابمو به خانوادتون گفتم ایشون هم گفت لطفا به خودم بگین که من هم گفتم انشالله خوشبخت بشین ایشون هم تشکر کردن و بعد خداحافظی...حالا از اون موقع این آقا مدام به من پیام میدن اما مودبانه که منو تشویق به کار کنن(نتورک) که من خیلی جدی گفتم که از این کار خوشم نمیاد ولی یه جور برخوردشون اینه که پشیمون شدن که همچین صحبتی با من کردن و منو از دست دادن .و اون راوی هم مدام تماس میگیره و میگن که بیشتر فک کنیم (در صورتی اینکه اون آقا همچین حرفی نمیزنه)....تو این مدت فهمیدم که تنها خوبی که اون آقا داره اینکه اهل خیانت به همسر نیست .
دوستان لطفاً راهنمایی کنید شما بودید چه میکردین با این آقا