سه دقیقه در قیامت

من راحت بودم قبلاً الان بخوام جوری ک این تعالیم دینی میگه باید همه اطرافیا رو ترک کنم و الآنم همین شد ب هر بهانه ای از هر مجلسی حتی خانوادگی دوری میکنم چون سر تاسرش گناهه 

خیلی آرامش گرفتم اما همه فکر میکنن از افسردگی هست ک نمی‌رم جایی تا بخار اینقدر صفای دل نداشتم خیلی ب خدا نزدیک شدم حتی خواب امام حسین حضرت ابالفضل و امام زمانم دیدم بعد تغییر در خودم  ولی دیگه دوستی نموند برام

اصلا از حرف رده هیچی رعایت نمیکنن حتی محرم نامحرم این یکیش بقیه بماند هر چ رشته میکنم پنبه میشه با یه مجلس اصلا حرفی ندارم باهاشون اذیت میشم تو مجلس ها مهمانی ها  

مرسی ک وقت میزاری   ترک نکردم کم کردم و هیچ وقت قضاوتشون نکردم تازه گاهی مریضن استرس دارن میان خونم میگن آرامش میگیریم من می‌دونم از نور و ملکوت دعاهاییه ک تو خلوت میخونم بهشون پیشنهاد میدم میفهمم تو دلش داره می‌خنده  واقعا راهمو ادامه بدم یااااااا دیگه گوش ندم

افرین دقیقا شاید هنوز ب اونجا نرسیدم آدم مومن این هست ک شما میگی

من باورمه حرفاش دوس داشتی سه دقیقه در قیامت رو گوش کن ببین چیا میگه از هر حرکتت تو این عالم چ بازتابی خواهی گرفت حتی یه داد زدن سر بچه یا شیطان پس گردن ک فکر و ظن بد نسبت ب عزیزترینت میندازه تو دلت من اینارو همه از خودم دور کردم قبلاً زندگیم همش خود خوری بود واقعا الان نگاهم عوض شد و جز رفع نیاز واجب پامو از خونه بیرون نمی‌زارم  اینم بگم خودمو از همه پایین تر میبینم غرورری ک سرتا سر وجودم بود له شد غرور بیخود اینا صفاتیه ک نمیتونی براحتی دور کنی مراقبه کردم فقط نگرانیم اطرفیان هست

همه جا هست ولی من تو نت سرچ میکنم الان حتی جلسات منبری دانشگاهی رو دارم ادامه میدم می‌دونی مو ب مو همه‌ی عالم رو برات روشن می‌کنه امروزی حرف میزنه  ب دلت میچسبه خیلی سوال داشتم بی جواب همه رو با شنیدن گرفتم از مرگ ترس داشتم نمی‌ترسم مشتاقم خدا رو فهمیدم  قرانی ک سال تا سال خاک میخورد الان شده همه کس و کارم من این نبودم خیلی اشتباه داشتم و نمیدونستم