وای یکی از همسایه های ما یه دختر رو برداشته بود چادر رنگی سرش کرده بود آورد خونه خودشون پیش خانواده ش
باباش اومد با مامور میگفت دخترم رو دزدیدن
مأمورا دختره رو صدا کردن پسره بغلش کرده بود داد میزد این نفس منه عشق منه همه زندگیمه نمیدمش
خلاصه پدر و مادر پسره هرچی زور زدن نتونستن دختره رو از بغل پسره دربیارن
نمیدونم پسره چی به بابای دختره گفت بابای دختره داد زد به تو چه ربطی داره برای دخترم خاستگار اومده تو چکارش هستی ؟؟