دو سال...دوسال زندگی شیرین در کنار تو...به شیرینی لبخند تو...نگاه تو مامان...بابا...چه خوب صدایمان میکنی و چه موهبتی است شنیدن این کلمه ها از زبان تو و چه هنرمندانه نقش زیبایت را در دل ما روز به روز پررنگ تر میکشی! در کنارمان می ایستی و قدت را با ما اندازه میگیری و قند در دل ما آب میکنی...رویاهایمان را پرواز میدهی به روزهای زیبایی که در انتظار ماست! باهم ساعت ها و ساعت ها بازی میکنیم و می چرخیم و میخندیم و از همه دنیا رها میشویم...فقط ما سه نفر...بی دغدغه، بی دلهره و بی اندازه شاد... رادین عزیز ما... همه زندگی مامان و بابا که دوساله دنیای ما رو زیباتر کردی...تولد دوسالگیت مبارک
تو کمان کشیده و در کمین،که زنی به تیرم و من غمین،
همه ی غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی...
یا حضرت رقیه... من پسر مو از خودت گرفتم و خودتم مواظبش باش.. که سالم باشه. که صالح باشه. که برام بمونه...که دیگه حسرت به دل نمونم.. خدایا گل زندگی مو خودت واسم حفظش کن. راستی..تو بهشت مواظب دخترمم باش..
خداییش بیاین ظاهربین نباشیم ؛ بعضیا ممکنه در ظاهر کمی بی شعور به نظر بیان , اما وقتی باهاشون حرف می زنیم و بیشتر می شناسیمشون ؛ می بینیم که در باطن خیلی بی شعــورترن ....