2777
2789
عنوان

اینقد فکرم مشغوله خوابم نمیبره

133 بازدید | 9 پست

بابام اینا چند وقت پیش گفتن شب یلدا میخوایم بیایم خونتون منم گفتم خوش اومدید

بعد امشب ک ب شوهرم گفتم گفت من میخواستم برم خونه بابام اینا خیلی وقته نرفتم

کلا دیر ب دیر میریم به خاطر کارمون

بعد گفت ب بابات اینا بگو بیان شام بخوریم بعد شام بریم خونه بابام اینا..همه باهم

حالا من نمیدونم چجوری ب مامانم اینا بگم ک ناراحت نشن..

خانواده همسرمم مسن هستن وضعیتشونم زیاد خوب نیس ک بخوان چیز میز بگیرن شوهرم میگ ببریم خوراکیای خودمونو اونجا

نمیدونم چیکار کنم گیجم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به نظر من یه روز قبل برید پیش پدر شوهر و مادر شوهرتون.خودتون هم همه چی ببرید.یلدا هم خانوادتون بیان.خب زشته از قبل دعوت کردید

و بالاخره در ۱۱ آبان ۱۴۰۰ من مادر شدم.بعد از ۱۳ سال انتظار...دختر زیبای من از قلبم متولد شد ...خدایا شکرت
به نظر من یه روز قبل برید پیش پدر شوهر و مادر شوهرتون.خودتون هم همه چی ببرید.یلدا هم خانوادتون بیان. ...

 نمیشه ک دو شب ادم زندگیشو ول کنه شب یلدا بگیره

نام کاربریم اسم دنسر معروفیه که دوستش دارم 💞
اره منم همینو میگم شوهرم میگ شب یلدا بریم:/

حالا فرقی نداره خانواده خودتو روز قبل دعوت کن

و بالاخره در ۱۱ آبان ۱۴۰۰ من مادر شدم.بعد از ۱۳ سال انتظار...دختر زیبای من از قلبم متولد شد ...خدایا شکرت
 نمیشه ک دو شب ادم زندگیشو ول کنه شب یلدا بگیره

الان خیلی ها این کار رو میکنن. 

و بالاخره در ۱۱ آبان ۱۴۰۰ من مادر شدم.بعد از ۱۳ سال انتظار...دختر زیبای من از قلبم متولد شد ...خدایا شکرت
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792