5 سال دیگ 25سالمه سابقه سه سال کار در بیمارستان دارم
مدرک زبانمو گرفتم و دارم اپلای میکنم
تویی ک امضامو می خونی تو زیباترین آدمی هسی ک می شناسم😍 ✨پراز انگیزه قوی باهوش و هرروز برای زندگیت تلاش میکنی 🌱تو لایق بهترینایی بالا بالاها می بینمت ب زودی🤍😎✌🏻
منم سی سالمه دوتا بچه دارم یکی نه سال یکی چهار نیم ساله شوهرمم ۳۸ ساله میشه
عزیزم یه توضیح از امضات. بهم میدی
سه روز مونده به سال ۱۴۰۲امضامو عوض کردم,خدایا جز تو کسی رو نداریم پناهمون باش,تن سالم ودل خوش و جیب وکارت پرپول نصیب هممون کن,عزیزانمون وعلی الخصوص بچه هامون وخودمون رو از همه بلاها وبیماری هاحفظ کن,کانون خانواده هامون گرم باشه همیشه,اعتیاد وخیانت از زندگیامون دورباشه,وحالمون به بهترین حال دگرگون بشه,الهم عجل لولیک الفرج,الهم صل علی محمد وال محمد,الهی امین
تویی ک امضامو می خونی تو زیباترین آدمی هسی ک می شناسم😍 ✨پراز انگیزه قوی باهوش و هرروز برای زندگیت تلاش میکنی 🌱تو لایق بهترینایی بالا بالاها می بینمت ب زودی🤍😎✌🏻
قطره، دلش دریا میخواست. خیلی وقت بود که به خدا گفتهبود.هر بار خدا میگفت «از قطره تا دریا راهیست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگتر، آری از دریا بزرگتر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را میخواهم. بزرگترین را. بینهایت را.»خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بینهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای میگشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمهای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همهی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بینهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)