سلام خانوما خواهش میکنم یکم باهام حرف بزنید دلم اروم شه دیگه نمیتونم بریدمممم
چیشده
چرا عزیزم چیکار کرده
چیشده
چرا
بحرفیم اماده ایم
چه خوبه اینجا آدم درددل میکنه
ساعت ۷صبح میره سرکار ۷ونیم هر برمیگرده هی میگم خب یه روز تو هفته اضافه کار نمون منم تنها هستم بیا باهم وقت بگذرونیم میگه نه نمیخوام باهات اصلا حرف بزنم میگم چرا میگه تو حرف زدن بلد نیستی
چراعزیزدلم چی شد
بلایک بیام بخونم
تاپيك قبلتون رو خوندم آخي ؛ سعي كنيد فكر كنيد و ريشه يابي كنيد ببينيد چي باعث اين موضوع شده بود و اگر لازم شد با خودشون هم صحبت كنيد ... اين موضوع بايد اساسي حل بشه ، با گوشي عوض كردن و معذرت خواهي احساس شما تغييري نميكنه ... حتي ميتونيد از كمك يه مشاور خانواده كمك بگيريد
اول مشتاق و جون میدن واسه زن
اب دهنشون میریزن زن بد میشه میرن سمت خانواده هاشون
نمیگن دختر مردم به امیدی اومده زن من شده
نه محبت میکنن نه ابراز علاقه
نه همراهی
دیروز دراز کشیده بود تی وی میدید رفتم کنارش نشستم یکم باهاش حرف بزنم موهامو هی کشید بعدش دستمو پیچوند (خودش میگه شوخیه)بعدش ناخنمو ناخواسته شکوند و خون اومد منم ناراحت شدم گفتم از عمد اینجوری میکنی که پیشت نیام گفت اره میبینی اینجوری میکنم پیشم نیا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
