خیلی تنهام هیچکس و ندارم هیچ چیز خوشحالم نمیکنه خیلی حال خوشی ندارم از خدا خیلی خواستم امشب بخوابم فردا پا نشم
چراتنهایی؟
بگردم مثل من
انقد ازین شبا گذروندیم و یادمون رفته
فردا حالت خوبه و پشیمون میشی
نه عزیزم اینطوری نگو دنیا پر از فرصته اگر به خودت بیای بلند بشی از همه بدی ها و ناراحتی ها و اونایی که بدی میکنن رد بشی زندگی زیباست دنیای جدیدی رو واسه خودت درست کن
نه اصلا کسی و ندارم باهاش حرف بزنم حتی خانوادم به فکر من نیستن اهل دوست و رفیقم نیستم چکار کنم
عزیزم مسکین باش همه سختی و مشقت داریم حتی مثل شما گاهی اوقات میخواستم بمیریم و راحت بشیم ولی خب چه میشه کرد ...
روزگار گر خوب و بد میگذرد. خوشا آن کسی که خوش بگذراند
خدا رو داری هسچ وقت این ارزو رو نکن ناامیدیه
من یه ماه پیش قبل خواب از خدا خواستم جونمو بگیره بخاطر فشار روحی زیاد شاید باورت نشه صبحش یکی اومده بود جونمو بگیره به قلبم فشار میاورد صدای بادشو میشنیدم داشتم جون میدادم به لرزش افتادم داشت نفسم میرفت اون لحظه گفتم خدایا منو ببخش کمکم کن و دور شد واقعا داشت جونم میرفت
مگه میشه ادم از کودکی تا جوانی سختی و کتک و بد رفتاری باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
