2777
2789
عنوان

کیا بچه اشونو خودشون تنها بدون هیچ کمکی بزرگ کردن

| مشاهده متن کامل بحث + 902 بازدید | 50 پست

منم دست تنها هستم.شاغل هم هستم .همسرم تا ۱۱ شب سرکاره..خیلی تحت فشارم.دخترم هم ماشاالله خیلی شلوغه ۱۷ ماهشه.گاهی واقعا کم میارم

و بالاخره در ۱۱ آبان ۱۴۰۰ من مادر شدم.بعد از ۱۳ سال انتظار...دختر زیبای من از قلبم متولد شد ...خدایا شکرت

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اخه میترسم بچه من کلا خوابه اما میترسم میگم نکنه خفه سه نکنه من خوابم سنگین بشه گریه کنه  نشنو ...

😕😕😕 نه بابا چی میگی 

بخوابون به یه طرف اگه می‌ترسی خفه شه خدانکرده

خودت هم بخواب

2803
من خیلی اذیت شدم با این حال که میگفتن دکترم دکتر خوبیه اما نمی‌دونم ایراد از من بود یا دکترم بعد زای ...

خوب عمل به این بزرگی عوارض دعره دیگه، من فکر میکنم تو کلا تصورت از بدنیااومدن بچه یه چیزدیگه بود برای همین الان حساس شدی

من تا صبح بیدار میموندم   افسردگی دارم وخیلی عصبی

منم بخاطر بیخوابی و گریه های بچم افسردگی شدید گرفتم و حسابی عصبی.دیگه بخاطر همین اصلا بچه دوم دوسندارم. مادر باید خیلی صبر و حوصله داشته باشه برای بیخوابی ک من ندارم.من بیخوابی کلا سیستم مو بهم میریزه

اگه میشه برای حاجتم یه صلوات بفرست♥️
منم پسرم خیلی اذیت کرد تا یکسالگیش فقط گریه های شدید میکرد شب و روز .کلا هر چی بچس از چشمم افتاد . ش ...

ولی فکرشو میکنم در آینده تنها بشه 

خیلی سخته 

هر چند برادر وخواهرهای همسرم اصلا باهم خوب نیستند وباهم دشمن هستند 

همسرم میگه اگه برادر و خواهر اینه میخوام اصلا وجود نداشته باشه 

2804

من دوتا شیره به شیره آوردم هیچوقت برا هیچکاریشون از کسی کمک نگرفتم حمامشون خودم میبردم مریضیشون خودم بودم البته شوهرمم کمکم میکرد ها منظورم از هیچکس خواهر و مادر و اینا بود حتی اولین حمام اولین بچه ام هم خودم بردمش ۲۴ سالم بودم مامانم به زور ۱۰ روز پیشم وایساد  بعده ۵ روز میخاست بره منم سزارینی بودم گفتم فقط وایسا برام غذا درست کن چون خودم همه کارای بچه رو میکردم

فقط خدارو هزار مرتبه شکر ماشاءالله هزار ماشاءالله بچه هام مشکل خواب نداشتن از این بچه های بی خواب نبودن تا ۱۲ ظهر پا به پای خودم میخابیدن🤣

لطفا قبل از اینکه درخواست دوستی بدید اول اون کامنتی که دیدید و بخاطرش درخواست دادید رو لایک کنید بعد درخواست دوستی بدید در غیر اینصورت درخواست دوستی رو قبول نمیکنم پیشاپیش عذرخواهی میکنم❤
منم بخاطر بیخوابی و گریه های بچم افسردگی شدید گرفتم و حسابی عصبی.دیگه بخاطر همین اصلا بچه دوم دوسندا ...

گاهی ب بچه دوم فکر میکنم اما تا یادم میاد چی بهم گذشت منصرف میشم افسردگی بکنار عصبی بودنم خیلی رو زندگیم اثر گذاشته

2805
ولی فکرشو میکنم در آینده تنها بشه  خیلی سخته  هر چند برادر وخواهرهای همسرم اصلا باهم خوب ...

چند سالشه بچت ؟؟؟همه ک اینطوری نیستن بنظرم اگه خانواده بزرگ خوبی داشته باشه بچه ها میسازن با هم.اگه حوصله شو داری بیار  یکی دیگه.

اگه میشه برای حاجتم یه صلوات بفرست♥️
گاهی ب بچه دوم فکر میکنم اما تا یادم میاد چی بهم گذشت منصرف میشم افسردگی بکنار عصبی بودنم خیلی رو زن ...

منم ی وقتایی فک میکنم پسرم ۴سالش شد یکی دیگه بیارم .اما باز میگم نه اینسری واقعا دیگه دیوونه میشم.منم خیلی عصبی شدم همشم اثرات بی‌خوابیه

اگه میشه برای حاجتم یه صلوات بفرست♥️
کلا فکر نمی‌کردم آنقدر سخت باشه

بخاطر همینه دیگه، من بچه اولم اینطوری بودم حتی یه ساعت از قبل زمان بچه دارشدن کمتر میخوابیدم داغون میشدم، ظرفام میموند تو سینک اعصابم خرد میشد چون انتظار همچین شرایطی نداشتم، ولی وقتی فهمیدم دوقلو باردارم کل حاملگی فقط ذهنمو اماده کردم که به دنیا بیان خواب تعطیله آشپزی تعطیله مهمونی تعطیله، برای همین همون دوسه ساغتم که میخوابیدم راضیم میکرد

2801
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز