تاپ مشکی جذبی پوشیدم که تضاد زیبایی با پوست سفیدم داشت😄
دختره همیشه پَر وزنه و غش میکنه و پسره با اون هیکل عضلانیش اینو بغل مبکنه و میرسونه بیمارستان داد میزنه اهاااای پرستار و دختره همه خاطرات بد رو فراموش میکنه و ارامش عمیقی فرو میره
(ولی شوهر من وقتی منو بغل میکنه یا انقدر میخندیم که شل میشه دستاش یا انقدر تکون میده که دل و رودم بالا میاد آرامش سرمو بخوره)
همیشه پسره یه دوست عوضی داره که میخواد به دختره نخ بده یا تجاوز کنه
چقد گریه میکردم با این سممممما😐😂😂
اسی ناموسا چند سالته دست ب قلمت خوب بود شیفته ت شدم😍😂😂
لنتی اگ بخای رمان بنویسی میتونیا😂😂😂
لب دختره قلوه ایه
حداقل ۵،۶ نفر از تاپ ترین پسرای دور و برش عاشق و دلباخته دختره هستن
دختر ساده و مظلومه. پسره بجای نخ طناب میده این گاگول باز نمیفهمه
از همه خنده دار تر استاد رو تو کلاس درس دانشگاه ضایع میکنن و زبون درازی میکنن استاده هم عاشقشون میشه(در دنیای واقعی از ۴ جهت توسط استاد و آموزش دانشکده و حراست پاره خواهد شد)
پسره ی دوست داره ک با دوست دختره با هم ازدواج میکنن
متنت طولانی بود نخوندم
چون خودم خوشگل بودم ی رژ صورتی زدم شالم و انداختم از پله ها اومدم پایین😑
همه میگن خوشگلی ولی خودم فک میکنم عادیم😂اصلا زشت توی رمان معنی نداره همه کراش و‌خوشگلن
خواب مونده بودن فوری یه برق لب زدم لبام دویدم کفشامو بپوشم که مامانم داد زد نفس بیا صبحونه بخور دختر جون نمونده برات گفتم دیرم شده یه لقمه آورد بین راهم بخرم
دختره پاش سر میخوره میوفته بغل پسره بعد تو چشای هم گم میشن و سرشون بهم نزدیک میشه بعد ب خودشون میان😐
وااای اگه بدونی بااین متنت یاد چیاافتادمو خندیدم
خدا خیرت بده😂😂😂
