2777
2789
عنوان

خواهر شوهر

298 بازدید | 16 پست

من ۳ سال عقدم .مادر شوهرم مریضه.  خواهر شوهر بزرگم ک اولین بچه مادرش بود و من جای مادر شوهرم میدونستمش،۱ ماه پیش رفت کربلا هیچی نخریدن برام،ما هم انتظار نداشتیم چیزی بخرن.وضع مالی شونم خوبه(برا همه خریدن جز من ). ولی مادرم  تازه رفت کربلا و اومد برا شوهرم کلی هدیه خزید.خواهر شوهرام هی راه میرن میگن مادرخانومت چی خزید برات؟ شوهرم گفت همه چیز.بیچاره من.آدم حساب نمیکنن منو.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

شما باشی ناراحت نمیشی؟

شما هم سعی کن مسافرت که میری سوغات یا هر چیزی براش نیاری ..اگر خودش یا شوهرت اعتراض کرد به روشون بیار بگو من هم انتظار داشتم  اون موقع 

تا دفعه بعد بدونن هر کاری یک پیامد داره

اخه هرچی میشه میگه من مادرشوهرتم. تمام دخالت ها تصمیم ها همه چی با اونه

خب اجازه ندین

از تصمیمات و کارهاتون جلوش چیزی نگین ک راه دخالت بسته بشه،

هر وقتم خواست واسه چیزی نظر بده

بگو هنوز تصمیم نگرفتیم واسه فلان قضیه

دیگه ساکت میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز