ما تقریبا سه یا چهار سال دیگ بهم میرسیم
بعدش اونم هی دوستاش همش راجب رابطه بهش میگن ک میرین پیش زنای..... بعد ب اینم میگن بیا
خودش هم طبعش گرمه خیلی
تا حالا ازم رابطه اینا نخواسه و قسم خورده تا عقد نکردیم دستش بهم نخوره
بعدش اونروز گف میخوام اعتراف کنم
گفتم چی؟
گف دوستام خیلی میگن منم اونروز خیلی هوس کردم بعدش گفتم بیام باهات کات کنم بعد برم ک خیانت نشه اما نتونستم بخاطر هوسم پا بذارم رو علاقم
نگین اینو گفته ک تو باهاش رابطه داشته باشی که اصن اینطور نیس واقعا
الان بنظرتون عادیه؟