2777
2789

من نمیتونم این‌چیزها رو بخونم میترسم وای اون فیلم ارباب حلقه ها بود اون جنه پسره رو گول میزد من گاهی اوقات خوابشو میبینم و میترسم😬

خدا همین جاست؛ نیازی به سفر نیست... 🥲خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ... 🌟خدا در دستان مردی است  که نابینایی را از خیابان رد می کند... 💫خدا در اتومببل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد...💫🌟  خدا در جمله«عجب شانسی آوردم»است.... 🌟💫 خدا خیلی وقت است که آمده نزدیک من و تو.. (خدا همین حوالیست)...🥲🙃🌟🌟🌟

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب چیکار میکنن؟🤧

 یه پسری باهوش است که از علوم غیب خبر دارد. با «نهاییل» ملک آسمان چهارم، دوست است و جن‌ها را می‌بیند. او توانایی استفاده از طلسم‌ها را دارد. او بعد از مدت‌ها ریاضت کشیدن درون قبرستان، عاشق دختری به نام «میرانا» می‌شود که به واسطه‌ی این عشق، در راه راست قرار می‌گیرد و از مسیری که دشمن‌های خدا در آن هستند، خارج می‌شود. دشمن خدا و پرستش‌کننده‌ی شیطان در این داستان، انسانی است به نام «درویش». درویش که علم خود را از راه نادرست به حد اعلا رسانده است (در حدی که می‌تواند با ذهنش اشیاء را کنترل کند)، مقاصد شومی در سرش دارد. او قصد دارد دروازه‌ی سلیمان را که سال‌ها پیش، توسط حضرت سلیمان ع بر جنیان بسته شده بود باز کند تا بتواند با کمک جنیان، بر انس و جن حکومت کند. اما قهرمان داستانِ ما با تمام توانش جلوی او را می‌گیرد. زمانی که دیگر چیزی نمانده درویش او را بکشد، ناگهان به امام زمان عج متوسل می‌شود و امام زمان عج نیز به او کمک می‌کند.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792